سیاستگذاران با تصمیماتی که اتخاذ میکنند بیشترین تاثیر را بر زندگی فردی و جمعی ما دارند، پس این حق شهروندان است که بدانند آنها چه میکنند؟ چگونه تصمیم میگیرند؟ و مبنای تصمیم آنها چیست؟ مطالبه پاسخگو بودن سیاستگذاران، مطالبه زیادی نیست، این اولین حق ماست که از آنها بخواهیم تا در برابر تصمیمات، اقدامات و نتایج حاصله پاسخگو باشند.
منظور از پاسخگو بودن چیست؟
کار سیاستگذاران عمومی تصمیمگیری، وضع قانون و مقررات یا اصلاح و حذف آن، دادن تعهد به دیگران از طرف ما، و نظارت بر مجریان است. کل این پروسه باید شفاف باشد تا مردم به عنوان ذینفعان بدانند جریان امور چگونه طی میشود. پاسخگو بودن مکمل شفافیت است،یعنی زمانی که ما بر جریان امور اشراف داریم با پرسشهایی نیز مواجه میشویم و در نتیجه به افراد پرسشگر جامعه تبدیل میشویم. کسانی که باید پاسخگوی ما باشند، سیاستگذارانی هستند که مسؤول وضع سیاستها هستند و به جای ما تصمیم میگیرند.
پس از دو جنبه میتوان به مساله پاسخگویی نگاه کرد:
- اطمینان از شفاف بودن اقدامات و خط مشیهای یک نهاد یا یک فرد برای ایجاد امکان قضاوت و داوری نسبت به تصمیم یا عملکرد او.
- ترغیب سیاستگذاران به تصویب، لغو یا اصلاح قوانین، سیاستها و مقرراتی که مجریان را به رعایت قانون، رفتار اخلاقی و شایسته وادارد تا منافع جامعه تضمین شود.
شفافیت بدنه دولت، سازمانها و نهادهای مجری کمک میکند تا شهروندان بدانند بودجه و منابع در اختیار آنها چگونه هزینه می شود و چه اثراتی دارد و سیاستهای مصوب در مرحله اجرا چه پیامدهایی در پی دارد.
پاسخگو بودن تنها محدود به نهادها مثل مجلس شورای اسلامی یا شورای شهر نیست، بلکه افراد نیز باید در برابر تصمیمها و اقدامات خود پاسخگو باشند مثل جراحی که یک عمل جراحی را تجویز میکند. پس در پاسخ به این پرسش که «چه کسی در برابر چه کسی باید پاسخگو باشد» باید بگوییم «هر کس تصمیماش بر دیگری تاثیرگذار است باید در برابر او پاسخگو باشد».
پیش نیاز تلاش برای پاسخگو کردن سیاستگذاران
پاسخگو کردن سیاستگذاران کار سادهای نیست، پیش از هر تلاشی برای وادار کردن آنها به پاسخگویی باید:
اول: تحقیقات وسیع و دقیقی انجام دهید!
ما برای وادار کردن سیاستگذاران به پاسخگویی به اطلاعات، اسناد و شواهد کافی نیاز داریم تا آنها را متقاعد سازیم که یک سیاست باید تغییر کند. تحقیقات گاهی باید آکادمیک و از روش تحقیق دانشگاهی پیروی کند تا نتایج حاصله قابل استناد باشد و گاهی تحقیقات نیازمند فعالیت میدانی، انجام نظرسنجی، نظرخواهی، مصاحبه و یا عکاسی است. در هر دو حالت باید بدانیم که تحقیقات موثر مستلزم این است که:
- تحقیقات را دقیق و کامل انجام دهیم و اطمینان داشته باشیم که آلترناتیوی برای تحقیقات نداریم و آنچه با تحقیقات حاصل میشود از راه دیگری در دسترس نیست.
- از متخصصان کمک بگیریم. اساتید دانشگاه، متخصصان، مورخان، افراد محلی، کسانی هستند که تجارب و دانش آنها به ما برای اثبات یک ادعا کمک میکند. برای مثال تاثیر قوانین موجود بر بازماندن کودکان از تحصیل، با استفاده از دانش دانشگاهیان و افراد متخصص حاصل میشود. یا اگر تغییر مسیر یک رودخانه در دستور کار شهرداری قرار گرفته، تجارب افراد محلی که برای سالهای طولانی در آن منطقه زندگی کردهاند، میتواند ایرادات چنین طرحی را روشن سازد.
- تحقیقات نیازمند مطالعه مداوم است. یعنی در تحقیقات باید تداوم داشت تا دقیقترین و بهترین نتایج را استخراج کرد.
نتایج تحقیقات گاهی پیش از اینکه بر سیاستگذاران تاثیر بگذارد، بر طراحان یک پروژه ترویجی تاثیر دارد، یعنی به این نتیجه میرسند که مطالبه تغییر، مطالبه درستی نیست یا اینکه ابعاد دیگری از تغییر اهمیت بیشتری دارد.
دوم: یک پروژه ترویجی را دقیق طراحی کنید!
برای هرگونه تاثیرگذاری بر سیاستگذاران عمومی، طراحی یک یا چند پروژه ترویجی ضروری است. ما از طریق یک پروژه ترویجی، افکار عمومی را بسیج میکنیم؛ رسانهها را همراه میسازیم؛ قدرت لابیگری خود را افزایش میدهیم؛ حمایت ذینفعان را جلب میکنیم و در نهایت سیاستگذاران را به پاسخگویی متقاعد میسازیم.
سوم: بدانیم چه نوع پاسخگویی را انتظار داریم!
هر نوع انتظاری برای پاسخگویی نیازمند یک اقدام متفاوت است برای مثال وقتی انتظار ما انتشار گزارش ماهانه یا فصلی توسط دستگاهی است که عملکردش بر زندگی ما تاثیر زیادی دارد، ممکن است کافی باشد تا با سیاستگذاران مذاکره کنیم و آنها را متقاعد سازیم که با دستورالعملی نهاد مربوطه را به انتشار گزارش فصلی وا دارند. پاسخگویی توسط سیاستگذاران به این روشها میتواند محقق شود:
انتظار از پاسخگویی | اقدام لازم |
شفافیت بیشتر و دسترسی آسانتر به اطلاعات | متقاعد کردن مقامهای تصمیمگیر |
تغییر یا اصلاح قانون یا مقررات موجود | اعمال فشار عمومی/ کمپین رسانهای |
ارائه گزارش زمانبندی شده و مرتب | مذاکره با نهادهایی ناظر بر مجریان |
افزایش نظارت | فعالیت رسانهای/ ایجاد فشار رسانهای |
وضع جریمه و مجازات برای نقض یا بیتفاوتی در برابر قوانین موجود | فعالیت رسانهای/ بسیج افکار عمومی |
وضع قانون یا مقررات جدید/ تغییرات اجتماعی | وضع قانون جدید یا ایجاد تغییرات اجتماعی پروسه ای زمانبر، طولانی و پیچیده و مستلزم انجام تمام اقدامات فوق است. |
برای وضع قانون یا مقررات جدید به منظور ایجاد تغییرات اجتماعی باید:
- ساده و شفاف سازی ضرورت وضع قانون جدید با ارائه جزئیات در دستور کار قرار گیرد تا خواسته برای سیاستگذاران، ذی نفعان و افکار عمومی روشن شود؛
- برقراری ارتباط با سیاست گذاران و انتقال دغدغه خود به آنها و متقاعد ساختن آنها به همکاری؛
- پیدا کردن یار در میان قانونگذاران برای مثال باید یک نماینده مجلس که تا آخر پای کار بایستد شناسایی کنید؛
- شناسایی و همکاری با متحدان؛ متحدان می توانند افرادی باشند که حتی در سایر مسائل با شما اختلاف دارند؛
- اطلاعات خود را در مورد مساله مورد بحث بالا ببرید، باید بدانید دقیقا چه میخواهید و قانون جدید چه شرایطی را رقم خواهد زد و چه منافعی دارد؛
- پروژه ترویجگری را به گونهای طراحی کنید که هم سیاستگذاران و هم افکار عمومی را با شما همراه سازد؛
- از قدمهای کوچک شروع کنید و از هر پیشنهاد سازنده کوچکی استقبال کنید؛ شما یک شبه به هدف نمیرسید، بلکه قدمهای کوچک در بلند مدت هدف بزرگ را محقق میسازد؛
- پس از تحقق هدف، کار را پایان یافته تلقی نکنید باید تا حصول اطمینان از بازگشتناپذیری آن، به فعالیت ادامه دهید.
تهیه و تدوین: مدرسه پرتو
منابع:
Government Accountability Project
Addressing accountability in NGO advocacy
International Accountability Project/ Community Action Guide
Requesting Accountability