اولین ایدههای مربوط به زمینهسازی برای فعالیت اقتصادی برابر معمولا تصویب قوانین و مقررات حمایتکننده از همه، اعطای وام و اعتبارات مالی یا برنامهریزیهای آموزشی-مهارتی برای گروههای به حاشیه رانده شده است. ایدههایی که هم لازماند، هم اساسی. اما موضوعی که گاه از نظرها دور میماند، خلق فضاهای شهری است تا امنیت فیزیکی و روانی برای همه از جمله زنان و افراد دارای معلولیت برای حضور در عرصههای اقتصادی را رقم بزند. اهمیت فضاهای شهری برای ممکن ساختن تجارت عادلانه و برخورداری از حقوق اقتصادی برای زنان و گروههای در حاشیه مانند افراد دارای معلولیت از نکاتی است که مدرسه پرتو اخیرا با برگزاری دورههای آموزشی حقوق اقتصادی برابر تلاش دارد به آنها توجه کند و مبانی تیوریک جامعهشناسانه و حقوقی آن را مورد بحث قرار دهد.
در یک ارزیابی کلی به نظر میرسد هنوز سه محور زنان، تجارت و فضای شهری در حوزه اقتصاد، جامعهشناسی و مطالعات جنسیت قرابت چندانی با هم ندارند. چرا که در طول تاریخ نه تنها در ایران که در سایر کشورها نیز اساسا فضای شهری، قلمرویی صرفا مردانه بوده است. زنان نه برای داد و ستد که حتی برای آمد و شد هم کمتر در شهرها حضور داشتهاند و یا حضورشان در تصاویر و مدارک تاریخی ثبت نشده است. بنابراین ایجاد ارتباط میان این سه حوزه، کمک به تجدیدنظر و سیاستگذاری درست در تعیین رابطه همه شهروندان با شهر و تجارت عادلانه است. در این رویکرد، هدف، ایجاد شهری است که در آن دسترسی همگان به عدالت اقتصادی، حق مشارکت در توسعه شهر و امکان حضور همه از جمله کارگران، تولیدکنندگان محصول و خردهفروشان تضمین شود. مهمترین گام برای این منظور، امکان حضور گروههای حاشیهای از جمله زنان دستفروش در فضایی است که توسط مردان اشغال شده و انگار حوزه بیچون و چرای اقتصادی آنها است. نمونه تاریخی آرواد بازاری- بازار زنان به زبان ترکی- است که زمانی در شهر بناب در آذربایجان شرقی، محل کسب و کار و فروش محصولات توسط زنان بوده، اما امروز تبدیل به مکانی برای تجارت مردان شده است. یا زنانه بازار شفت- اطراف فومن- که هنوز زنده فعال است و محل حضور و تجارت زنان فومنی اما در یکی از فرعیهای بازار که گذرگاه اصلی در قرق مردان فروشنده است.
در مطالعات جدید در مورد حق بر شهر، دیوید هاروی میگوید: «این حق فراتر از حق دسترسی به امکاناتی مانند آب آشامیدنی، مسکن شایسته یا خدمات حمل و نقل عمومی است حق بر شهر، حق رشد و تغییر خودمان همراه با تحول فضای شهریست». در این نوع برداشت، جهانبینی، کنشهای فردی و اجتماعی و نیز روابطی که آدمها خلق میکنند همه با شهر در ارتباط است و بر آن تاثیر میگذارد. یعنی همواره یک رابطه مستمر دو سویه میان انسان و شهر برقرار است. حال در این رابطه جنسیت یا توانایی فیزیکی حلقههای مفقودهای هستند که باید با نگاه حساس به جنسیت و معلولیت پیدا شوند. در تعریف این رابطه، دسترسی برابر به کار شایسته، تحرک بینشهری، امنیت شخصی و حضور در ساختارهای مدیریت شهر از مثالهای دیگری هستند که ممکن است جنسیت یا معلولیت فرد بر آن تاثیر بگذارند. حتی در همین سطح هم نمیتوان گفت که افراد دارای معلولیت یا تمام زنان از هر طبقه و گروهی دسترسی برابر خواهند داشت به این دلیل که موقعیت اقتصادی، محل سکونت، سن، شغل یا میزان مشارکت در تامین درآمد خانوار موقعیت متفاوتی در تعریف رابطه با شهر ایجاد میکنند.
تجارت عادلانه یعنی ایجاد فضا برای همه گروهها از جمله زنان و گروههای حاشیهای برای شراکت و تاثیرگذاری بر شهرسازی و شهرنشینی. در این رویکرد، شهر نه فقط جای تردد و گشت و گذار که محل حضور و فعالیت همه افراد جامعه است که در حال خرید و فروش و در نتیجه سهیم بودن در تعاملات اقتصادی و ساخت فضاهای شهریاند. زنان و سایر گروههای در حاشیه هم صرفا رهگذر یا مصرفکننده کالاهای به فروش گذاشته شده، نیستند. بلکه در مقام فعال، تولیدکننده و تاثیرگذار بر نیروهای شکلدهنده تجارت شهرهستند. هدف نیز از بین بردن نابرابری و بیعدالتی با ایجاد شفافیت، احترام و گفتگو برای ساخت پایههای اقتصاد و بالطبع ساختن شهر است. حق بر شهر به معنی تقویت و پشتیبانی از اراده و خواست همگان به تغییر و حضور کنشگرانه در معادلات اقتصادی و سیاسی جریان ساز در شهر است.
تهیه و تدوین: مدرسه پرتو