آنها تلاش میکنند بچههای خردسال انواع سوءرفتار را بفهمند و بتوانند تشخیص دهند. به شیوهای آزمودهشده، مناسب سن، و فراخور بچههایی با تواناهاییهای مختلف و سطوح درک متفاوت.
«رفتیم به یک مدرسه که مدیرش گفت دانشآموزانش آنقدرها بزرگ نشدهاند که این حرفها را بشنوند. ما یک سوال پرسیدیم از بچهها؛ که چه چیزی ممکن است مایه نگرانی یک بچه باشد. یک دختربچه گفت اینکه بهاش تجاوز شود. پسربچهای که کنارش نشسته بود گفت بله؛ یعنی وقتی که کسی با آدم تماس جنسی برقرار کند ولی آدم راضی نباشد.»
این را لین بریمل میگوید؛ یکی از ۷۱۱ نیروی داوطلب یک برنامه آزمایشی برای سازمان «خط نجات کودک»، که به مدرسههای ابتدایی میروند تا نشستهایی برای بچههای ۹ تا ۱۱ ساله برگزار کنند و در آن برایشان بگویند که چهطور رفتار سوءاستفادهآمیز را تشخیص دهند، و بعد از آن چهطور بزرگسالانی را بشناسند که بشود به آنها اعتماد کرد و گفت که خود این بچهها یا دوستانشان با چنین رفتاری مواجه شدهاند. دو هفته بعد از این جلسه اول، یک کارگاه در کلاس درس برگزار میکنند و در آن دانشآموزان به طور جزئیتری به مسایل مطرحشده میپردازند. شاید در این مدت فرصت پیدا کرده باشند بیشتر هم فکر کنند.
با وجودی که بعضی مدرسهها درباره اینکه صریحا از انواع سوءرفتار نام برده شود نگران بودهاند، اما بریمل میگوید بچهها اغلب بیش از آنکه حاضراند ابراز کنند، اطلاعات دارند.
آنها تلاش میکنند بچههای خردسال انواع سوءرفتار را بفهمند و بتوانند تشخیص دهند. به شیوهای آزمودهشده، مناسب سن، و فراخور بچههایی با تواناهاییهای مختلف و سطوح درک متفاوت.این گروه خیریه یک کارزار به نام «حالا میدانم» راه انداخته است و میخواهد ۲۰ میلیون پوند جمع کند تا این خدمات را گسترش دهد و هزینهاش را تامین کند. گمان میرود این شیوه، رویکرد جدیدی در پیشگیری از آزار کودکان باشد.
تمرکز بر پیشگیری، به جای شیوه رایج در مدرسههای بریتانیا که واکنش به آسیب است، از این نگرانی نشات گرفته است که بیش از نیم میلیون کودک، با بدرفتاری والدین یا قیمشان مواجهاند اما فقط کمتر از ۶۰ هزار مورد از آنها شامل طرح حفاظت از کودکان بودهاند. این فاصله، به گفته این کنشگران، «هراسناک» است. بهخصوص چون خدمات حفاظت از کودکان آنقدر گسترده شده است که سطح لازم برای مداخله، مرتب بالا و بالاتر میرود. یعنی کودک آسیبدیده، دیرتر و دیرتر شامل برنامه مداخله میشود. گزارش اخیر این خیریه با عنوان «بچههای ما چهقدر در اماناند؟» هشدار میدهد که «اگر بخش خدمات اجتماعی مربوط به کودکان فقط در جریان یکچهارم بدرفتاریها با کودکان قرار میگرفت (که الان از آنها اطلاع ندارد)، شمار کودکانی که شامل طرحهای حفاظت از کودک میشوند یا مشخصاتشان در این باره ثبت شده است، به یکباره سهبرابر میشد.»
این برنامه بسیار مورد استقبال واقع شده است. ۹۸ درصد معلمها به این برنامه یا امتیاز عالی دادهاند و یا خوب. شاید مهمتر اینکه٬ ۷۹ درصد خود دانشآموزانی که در این دوره شرکت کردند، بعد از آن بهدرستی حالتهای سوءرفتار را تشخیص دادند و ۸۱ درصد آنها توانستند حالتهایی که شامل سوءرفتار نیست را هم درست تشخیص دهند.باب ویتل، یکی دیگر از نیروهای داوطلب این خیریه، که قبلا خودش مدیر مدرسه بوده است و حالا درگیر این طرح آزمایشی است، میگوید از نظر زمانبندی اجرایی، فشار زیادی وجود دارد: «این معلمها بینظیراند و تلاش میکنند کلی مطلب را در این جلسهها منتقل کنند اما همچنان باید برای حفظ کیفیت آموزش تلاش کنند.»جرالدین ویلدرز، سرآموزگار در مدرسه ابتدایی کاتولیک سنتماری در لینکلنشایر، موافق است و میگوید در جلسه کارگاه آموزشی «بچهها کاملا جذب شده بودند؛ از اول تا آخر… توانستند خیلی عمیق موضوع را درک کند.»فارغ از اینکه این شیوه پیشگیری چهقدر خوب است، ویلدرس میگوید مدرسهها باید در برنامهشان جایی برای دورههای تکمیلی و یادآوری برای این کارگاهها باز کنند تا اینطوری از کودکان حفاظت کنند. با پیشگیری؛ و نه فقط واکنش به آسیب.