در قسمت اول خواندیم که چطور مصرف بیش از اندازه پلاستیک به عنوان دغدغهای برای انجمن طرح سرزمین مطرح شد و آنها تصمیم به حل این مشکل از طریق ترویج استفاده از ساکهای پارچهای گرفتند؛ همینطور خواندیم که چطور از برنامه ترویج ساکهای پارچهای ایده «کمپین روز بدون پلاستیک» شکل گرفت. در ادامه این گفتگو، آقای حامد مشیری – از موسسان انجمن طرح سرزمین- جزئیات اجرای این کمپین را توضیح میدهند.
پرتو: چرا «روز بدون پلاستیک»؟
ح.م: در کارگروهی که در ستاد محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری تهران شکل گرفته بود و ما نیز عضو آن بودیم ابتدا وقتی که روی ریشهیابی این مشکل (یعنی مصرف بیش از اندازه پلاستیک) تمرکز شد، دریافتیم که عدم حساسیت کافی مصرفکنندگان نسبت به مصرف پلاستیک از علل عمده استفاده بیش از اندازه آن است؛ بنابراین تصمیم گرفتیم در قدم اول برای مقابله با این مشکل، به حساسسازی جامعه و شهروندان نسبت به موضوع بپردازیم.
طرح «روز بدون پلاستیک» را در واقع با هدف حساسسازی و تشویق شهروندان تهرانی برای کاهش مصرف کیسه پلاستیکی طراحی کردیم و روز ۲۱ تیر ماه برای اجرای طرح انتخاب شد. این کار نمادین بود؛ هشداری برای استفاده بیش از اندازه از کیسههای پلاستیک. برای همه عادت شده است که پس از خرید هر نوع جنسی یک کیسه پلاستیک بگیریم. در این کارگروه قصد داشتیم این حساسسازی انجام شود و مردم آگاه شوند که لزوما نیازی به استفاده از کیسه پلاستیک نیست و یا در انتخاب استفاده از آن میتوان آگاهانه تصمیم گرفت. درضمن، این ترس بین فروشندهها وجود دارد که اگر کیسه پلاستیک ندهند حجم قابل توجهی از مشتریان خود را از دست خواهند داد. ما قصد داشتیم این الگوی ذهنی را هم بشکنیم.
پرتو: چه کسانی در این کمپین شرکت کردند؟
ح.م: ستاد محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری تهران متولی اجرای این طرح بود و موسسه ما با توجه به سوایق خود و توان نیروی انسانی داوطلب خود مجری این طرح شد. برنامه به عنوان طرحی پایلوت در میادین میوه و ترهبار و فروشگاههای شهروند به اجرا در آمد. اولین بار این طرح در سال ۱۳۹۱ در هشت فروشگاه شهروند و پنج میدان میوه و ترهبار اجرا شد. البته بعد از این که تبلیغات شروع شد، خیلی از فروشگاهها نظیر کتابفروشیها، فروشگاههای مواد غذایی و غیره هم بهطور خودجوش به این کمپین پیوستند و طرح «روز بدون پلاستیک» را اجرا کردند.
پرتو: چطور مخاطبین (فروشندگان و مصرف کنندگان تهرانی) را از وجود این طرح آگاه کردید؟
ح.م: مشارکت شهرداری محترم تهران در این طرح تاثیر بهسزایی در رساندن صدای آن به مخاطبان داشت. شهرداری از یکی دوماه پیش از روز کمپین، تبلیغات را شروع کرد: از بنرهای خیابانی گرفته تا تبلیغات رادیویی. این تبلیغات گسترده به نوعی موجی برای استقبال از این طرح به راه انداخت و باعث شد که تعداد قابل توجهی از فروشگاههای کوچک نیز به طور داوطلبانه به این کمپین بپیوندند و از روز بدون پلاستیک حمایت کنند.
ما هم با توجه به منابع خود شروع به اطلاعرسانی هدفمند از طریق شبکههای اجتماعی و سایتهای محیط زیستی کردیم. اما بهطور کلی، باید بگویم که شهرداری بیشتر در اطلاعرسانی دخیل بود و ما در اجرای طرح.
پرتو: از خود طرح بگویید. چه بخشهایی داشت و چطور به مصرف کمتر پلاستیک کمک میکرد؟
ح.م: اسم این کمپین را «روز بدون پلاستیک» گذاشتیم و شعار آن هر روز یک کیسه پلاستیک کمتر بود؛ اما این بدین معنی نبود که در این روز هیچ کیسه پلاستیکی به خریداران داده نمیشد. تفاوت این روز این بود که سر صندوق و هنگام پرداخت پول، مثل همیشه کیسههای پلاستیکی بهطور اتوماتیک در اختیار مشتری قرار نمیگرفت و مشتری باید درخواست میکرد که کیسه بگیرد و حتی وقتی کیسه در اختیارش قرار میگرفت به او توصیه میشد که سعی کند کیسههای کمتری مصرف کند. به عبارتی، این روز تمرینی بود برای استفاده کمتر از کیسههای پلاستیکی و این که مردم خودشان تجربه کنند که بدون کیسههای پلاستیک و یا با کیسه کمتر نیز خرید انجامپذیر است.
پرتو: استراتژی شما برای قانع کردن افراد در استفاده کمتر از کیسههای پلاستیکی چه بود؟
ح.م: این که مشتریان تحت تاثیر این طرح قرار بگیرند و با خاطرهای مثبت فروشگاه را ترک کنند برای ما خیلی مهم بود. فکر کردیم وقتی افراد برای خرید وارد فرشگاه میشوند، بیشتر حوصله شنیدن پیام ما را خواهند داشت؛ چرا که هنوز خسته نیستند و ذهنشان هم کامل درگیر خرید نشده است. اما همین افراد وقتی که به سر صندوق میرسند، شاید دیگر حوصله شنیدن پیام ما را نداشته باشند و بیشتر نگران مواردی مثل گران شدن خریدها، بردن خریدها به ماشین و یا برنامههای بعدی خود باشند.
بنابراین تصمیم گرفتیم از بدو ورود افراد به فروشگاه روی آنها تمرکز کنیم. به دو گروه تقسیم شدیم؛ یک گروه با کسانی که وارد میشدند سرگفتگو را باز میکردند که مثلاْ «راستی میدونید که امروز روز بدون پلاستیک هست» و یا سوالاتی از این قبیل. گروه دوم نیز در کنار صندوقها به عنوان کمک در بستهبندی تلاش میکردند به مشتریان نشان دهند چگونه میتوانند از کیسه کمتری برای حمل خریدهایشان استفاده نمایند.
پرتو: پیام «مصرف کمتر پلاستیک» را به چه زبانی بیان میکردید که بیشتر تاثیرگذار باشد؟
ح.م: در استراتژی ارتباطی خود با مشتری تصمیم گرفته بودیم که به دنبال قسمتهای دردناک و ناراحتکننده استفاده از پلاستیک نرویم و سعی کنیم پیام خود را به شکلی مثبت گسترش دهیم. نظر ما این بود که قسمتهای خوشحالکننده، افراد را بهتر جذب میکند. مثلاْ نمیگفتیم «میدونی پلاستیک چقدر برای طبیعت ضرر داره و صدها سال در طبیعت میمونه و جذب نمیشه؟» بلکه سعی میکردیم پیام شادی را به مردم بدهیم؛ مثلاْ این که «امروز آمدیم جشن بگیریم و از پلاستیک استفاده نکنیم و یا یه کیسه کمتر مصرف کنیم. حالا از شما هم میخوایم که اگه دوست دارید به برنامه ما بپیوندید و از محیط زیست حمایت کنید!».
یک دلیل این نوع پیامرسانی هم این بود که احساس کردیم جامعه هدفی که انتخاب کرده بودیم تا حد زیادی از عواقب استفاده از پلاستیک و از این که پلاستیک برای محیط زیست خوب نیست و در طبیعت میماند اطلاع داشتند و به اینگونه پیامها عادت کردند و شاید اینگونه پیامرسانی به اندازهای که ما میخواهیم اثربخش نباشد؛ نمیخواستیم پیامی تکراری را دوباره تکرار کنیم. فرض را بر این گذاشتیم که همه از مضرات استفاده از پلاستیک خبر دارند و امروز میخواهیم از آنها درخواست کنیم که بنا به آگاهی که دارند پلاستیک کمتری مصرف کنند.
پرتو: بزرگترین چالش شما در اجرای این طرح چه بود؟
ح. م: این طرح ماهیت حساسسازی داشت و اصولاْ ارزیابی طرحهایی از این جنس بسیار مشکل است چرا که دستاوردها ملموس نیستند و شاید بتوان گفت یکی از چالشهای عمده برای این طرح ارزیابی آن است. اما در طی دو سالی که این طرح را اجرا کردهایم، دستاوردهای زیادی داشتهایم. پس از اجرای این طرح برای بار اول، بزرگترین سوپرمارکتهای تهران با ما تماس گرفتند و خواستند طرحی مشابه آن را اجرا کنند. حتی خیلی سعی کردند که آن را در روزی مشترک با روزی که ما برای اجرای سال دوم طرح انتخاب کرده بودیم اجرا کنند، اما نتوانستند تدارکاتش را به موقع فراهم کنند و در نتیجه در روز دیگری طرح را اجرا کردند. الان هم آنها سعی دارند کمکم کیسههای پلاستیکی را پولی کنند تا مصرف آن کاهش یابد. تعداد قابل توجهی از فروشگاههای کوچک نیز در سطح شهر در روز بدون پلاستیک به کمپین ما پیوستند و طرح را اجرا کردند. تعدادی از کتابفروشیها هم امروز دیگر کیسه نایلونی نمیدهند و هریک از اینها را میتوان به نوعی -مستقیم و یا غیرمستقیم- از دستاوردهای این طرح محسوب کرد.
پرتو: برنامههای بعدی شما برای این طرح چیست؟
ح.م: الان بیشتر روی پایدار کردن طرح متمرکز هستیم و در حال سنجیدن استراتژیهای مختلف هستیم برای این که ببینیم چطور این طرح را به پایداری برسانیم و یا کاری کنیم که به نوعی به اثرات پایدار بینجامد. البته تعدادی از دستاوردهای طرح را که بالا ذکر کردم میتوان در زمره اثرات پایدار طرح محسوب کرد.
پرتو: به امید پایداری همه طرحهای دوستدار محیط زیست. موفق باشید.
تهیه و تدوین: مدرسه پرتو
منبع عکس: همشهری آنلاین