مشاهده ساختاریافته روشی است برای مشاهده نظاممند رفتارهای افراد. تکنیکی است که در آن محقق به صورت واضح، قواعدی را برای مشاهده و ثبت رفتار به خدمت میگیرد. یکی از اصلیترین مزیتهای مشاهده ساختاریافته این است که برخلاف پژوهشهای پیمایشی که در جریان آن رفتارهای غیرمستقیم سنجش میشوند، در این شیوه رفتارها بدون واسطه و مستقیم مشاهده میشوند.
مشکلات وابسته به استفاده از تحقیقات پیمایشی (Survey Research) برای بررسی رفتار:
• مشکلِ عدم دریافت یکسان؛ ممکن است برداشت هر فرد از عبارتهای کلیدی هر سوال متفاوت باشد.
• مشکلِ از قلم انداختن؛ ممکن است هنگام جواب دادن، پاسخدهندگان به طور غیرعمدی واژههای مهمی را در سوال از قلم بیاندازند.
• مشکل حافظه؛ ممکن است نکات و رفتارهای خاصی را درست به یاد نیاورند.
• مشکل جامعه پسندی (Social Desirability Effect)؛ ممکن است طوری جواب دهند که از نظر خودشان خواستنی بودنشان را در اجتماع افزایش دهند.
• سوالهایی که تهدیدآمیز به نظر میرسند؛ برخی از سوالها میتوانند تهدیدآمیز به نظر آیند و بر صداقت جوابها تاثیر بگذارند.
• ویژگیهای مصاحبه کننده؛ برخی از ویژگیهای شخصی مصاحبه کننده میتوانند بر جوابها تاثیر بگذارند.
• تفاوت بین رفتار فرضی و واقعی؛ شیوه فرضی رفتار افراد ممکن است با عملکرد آنها متفاوت باشد.
انواع پژوهشهای مشاهدهای
در زمینه تحقیقات اجتماعی چند نوع پژوهش مشاهدهای وجود دارند:
• مشاهده ساختاریافته یا مشاهده نظاممند (Structured or Systematic Observation)
– این شیوهای است که در آن پژوهشگر از قواعد خاصی برای نگرش و ثبت دادهها استفاده میکند. این قواعد برای پژوهشگران تعیین میکنند که چه دادههایی را دنبال و چگونه آنها را ثبت کنند. هر کس که جزو این پژوهش است – به آنها شرکت کنندگان میگوییم – برای مدت خاصی و با قواعدی که از قبل تعیین شدهاند مورد نگرش قرار میگیرند. این قواعد معمولا در جدول زمانی نگرش (Observation Schedule) تشریح شدهاند که نشان می دهند چه رفتاری و چگونه باید ثبت شوند. هدف این جدول، تضمین ثبت نظاممند و یکسان تمام رفتارهای شرکت کنندگان است تا بتوان از این دادهها به طور صحیح نتیجه گیری کرد. دادههای مشاهدهای تا حد زیادی شبیه دادههای پرسشگری هستند چرا که این شیوه اطلاعات مختلفی درباره رفتارها جمع آوری میکند که میتوان از آنها به عنوان متغیر (variable) استفاده کرد.
• مشاهده مشارکتی (Participant Observation)
– این یکی از شیوههای شناخته شده پژوهش در زمینه علوم اجتماعی است . معمولا برای تحقیقات کیفی استفاده میشود و شامل حضور نسبتا طولانی مدت مشاهدهگر در موقعیتی اجتماعی است که اجازه میدهد رفتار اعضای آن رویداد را ثبت کند و درباره معنای این دادهها نتیجهگیری کند. میزان دخالت و کنش مشاهدهگر در این وضعیت بستگی به ساختار و طراحی پژوهش دارد.
• مشاهده بدون دخالت (Non-participant Observation)
– در این شیوه ی تحقیقی، مشاهده-گر در هیچ قسمتی از رویدادِ مورد پژوهش دخالت نمیکند. نگرشهای ساختاریافته معمولا اینگونه هستند چراکه پژوهشگر معمولا در روندهای مورد مطالعه دخالت نمیکند اما میتوان این واژه را در مورد مشاهده بدون ساختار هم استفاده کرد.
• مشاهده بدون ساختار (Unstructured Observation)
– همانطور که از نامش پیداست، این شیوه از هیچ ساختاری مانند جدول زمانی نگرش برای رده بندی دادهها استفاده نمیکند بلکه هدف این است که تا حد ممکن تمام رفتارهای شرکت کنندگان را ثبت کند تا بعدا بتوان از آن دادهها روایتی تعریف کرد. از یک نظر، مشاهدههای میان شرکتکنندگان نوعی مشاهده بدون ساختار است ولی پژوهشگران اجتماعی، این واژه را بیشتر در ارتباط با مشاهده بدون دخالت استفاده میکنند.
• مشاهده ساده و مشاهده ساختگی (Simple Observation and Contrived Observation)
– وب و دیگران (Webb et al. ۱۹۹۶) شیوه ای از مشاهده است که در جریان آن پژوهشگر نه توسط شرکت کنندگان دیده میشود و نه در تنظیم موقعیت دخالت میکند. این شیوه مشاهده ساده است که در آن پژوهشگر هیچ تاثیری روی عوامل مورد نظر ندارد و فقط رفتارها را مشاهده و ثبت میکند. اما در مشاهده ساختگی، با اینکه پژوهشگر در میان شرکت کنندگان نیست اما او به طور عمدی تغییراتی در تنظیم موقعیت ایجاد میکند تا بتواند اثرات آن را ثبت کند. هم مشاهده ساده و هم مشاهده ساختگی نوعی از مشاهده بدون دخالت به شمار می آیند و میتوانند شامل مشاهده ساختاریافته یا مشاهده بدون ساختار باشند.
یکی از عناصر اصلی مشاهده ساختاریافته، جدول زمانی نگرش (observation schedule) یا ساختار کدینگ (coding scheme) است. این جدول رفتارهایی را که باید ثبت شوند و چگونگی رده بندی دادهها را تشریح میکند. برای درک بهتر این ایده به این مثال توجه کنید. رده بندی تحلیل همکُنش کلاس ها به روش فلاندرز (Flanders Interaction Analysis Categories or FIAC) یکی از شناخته شدهترین جدولهای نگرش است که در سال ۱۹۷۰ توسط پژوهشگری به نام فلاندرز در آمریکا تنطیم شده است. پس از آن، این جدول به طور گسترده ای در سراسر جهان مورد استفاده قرار گرفته است. یک مشاهدهگر، رفتار اعضای یک کلاس را در طول درس ثبت میکند و هر سه ثانیه فعالیتهای سه ثانیه گذشته را بر اساس شمارههایی که از قبل مشخص شدهاند رده بندی میکند. در واقع در هر دقیقه بیست شماره مربوط به این جدول ثبت می شوند.
از این دادهها میتوان نتایج مختلفی به دست آورد. به عنوان مثال، این امکان را فراهم میکند که مدت زمانی که معلم و دانش آموزان صحبت می کنند را با یکدیگر مقایسه کرد که این اقدام میتواند در دسته بندی شیوه آموزشی معلم سودمند باشد. این جدول، همچنین میتواند معیاری برای میزان سکوت یا عدم درک درست دانش آموزان در مدت زمان تدرس باشد. با استفاده از این جدول، میتوانیم ابعاد متفاوت ساختار کلاسها را نیز تجزیه و تحلیل کنیم. بر اساس دادههای سیستم FIAC ، دو سوم از زمان کلاس صرف صحبت کردن میشود که دو سوم آن نیز توسط معلم انجام میشود. این دادهها میتوانند کمک کنند که روشهای آموزشی بهتری را دنبال کنیم. به عنوان مثال، آیا نتایج امتحانات در کلاسهایی بهتر است که معلم بیشتر صحبت می کند یا در کلاسهایی که دانش آموزان فعال تر هستند؟ میتوان از این جدول در ارزیابی عملکرد معلمان استفاده کرد تا نکات ضعف و قوت سبک تدریس آنها برای شان آشکار شود.
فهرست مقابله
پیش از انجام پژوهش مشاهدهای لازم است موارد زیر توسط پژوهشگر مرور شود.
• آیا سوالهای پژوهشی خود را به طور واضح طراحی کردهاید؟
• آیا نمونه آزمایشی شما به سوالهای پژوهش تان ارتباط دارد؟
• آیا میتوانید از گزینش نمونه آزمایشی خود دفاع کنید؟• آیا جدول زمانی مشاهده شما رفتارهایی که باید ثبت شوند را به طور واضح تشریح کرده است؟
• آیا ردههای مشاهده طوری دسته بندی شدهاند که لازم نباشد مشاهدهگر مجبور شود روند را تفسیر کند؟
• آیا مطمئن هستید که ردههای مشاهده شما عناصر یکسان ندارند؟
• آیا جدول زمانی مشاهده خود را امتحان کردهاید؟• آیا توضیح کُدهای ثبتی واضح است؟
• آیا ردههای رفتاری شامل همه رفتارهای مربوط به پژوهش هستند؟ • آیا ثبت رفتارها در همان زمانی که اتفاق میافتند آسان است؟
منبع: Social Research Methods (4th Edition)/Oxford university Press/Book by Alan Bryman/ Originally published:۲۰۰۱