مدتی است جامعه ما و کل جهان درگیر شناخت، پیشگیری و مقابله با ویروس کرونا است و شبکههای مختلف خبری و رسانههای اجتماعی پر از اخبار پیرامون این موضوع مهم و حیاتی هستند. در شرایط قرنطینه و خانهنشینی، خواندن و دنبال کردن اخبار از طریق شبکههای اجتماعی چند برابر شده است و هر روز مطالب فراوان و متنوعی به ویژه از طریق تلگرام و اینستاگرام منتشر میشود. تنوع و کثرت اطلاعات، چشمها و گوشهای ما را نشانه میگیرد و ما را خسته و سردرگم میکند. مهمتر از آن، در صورتی که این حجم عظیم اطلاعات را بدون تجزیه و تحلیل جذب و باور کنیم، ممکن است در گرداب هراس اجتماعی گرفتار شویم.
اگرچه ماموریت اصلی رسانهها و شبکههای اجتماعی، آگاهسازی واطلاع رسانی به مخاطبان است اما در فضای شلوغ و بهمریخته اطلاعرسانی که حول موضوع همهگیری ویروس کرونا بهوجود آمده است، آنچه که میتواند به ما در خروج از ورطه سردرگمی کمک کند سواد رسانهای است. سواد رسانهای فیلتر یا غربالی برای دریافت اطلاعات است و بستری فراهم میکند تا بتوانیم عمق، اعتبار منابع و عناصر سازنده یک پیام رسانهای را در مورد موضوعات مختلف بسنجیم. حالا که شبکههای اجتماعی جزء جدایی ناپذیر زندگی ما شدهاند، لازم است با مهارت بهرهبرداری از اطلاعات در این رسانهها نیز آشنا شویم و هر پیامی را بدون ارزیابیِ صحت آن برای خانواده، آشنایان، دوستان و هموطنانمان بازنشر نکنیم. در واقع، این مسؤولیت اجتماعی ما به عنوان شهروندانی فعال است که به آثار و تبعاتی که پذیرش و انتشار اخبار بهویژه در روزهای پرتنش کرونایی دارد واقف باشیم. باید توجه داشت که این وظیفه اجتماعی حتی شامل حال یک مخاطب عادی رسانه که خود نقشی در تولید اطلاعات ندارد ولی بهعنوان یک کاربر اینترنت، صرفا بازنشرکننده و ارسال کننده اطلاعات سایر رسانهها در شبکههای اجتماعی است نیز میشود.
همهگیری حضور کرونا در رسانهها به ما گوشزد میکند که مهارت سواد رسانهای را جدی بگیریم.
ا توجه به اهمیت این موضوع، در این مقاله سعی کردهایم با مرور اصول و جنبههای مختلف سواد رسانهای، به بررسی نکاتی عملی بپردازیم که به ترویج سواد رسانهای کمک میکنند.
سواد رسانهای Media Literacy چیست؟
رسانهها، نیرویی قدرتمند در زندگی همه به ویژه جوانان هستند. موسیقی، تلویزیون، بازیهای کامپیوتری، روزنامهها و مجلات و انواع رسانه همه بر دید ما نسبت به جهان اطرافمان بسیار تاثیرگذار هستند؛ تاثیری که معمولا از دوران کودکی آغاز میشود. برای اینکه بتوانیم آگاهانه از رسانهها استفاده کنیم و مخاطبانی فعال با تفکر انتقادی باشیم باید مهارتهای سواد رسانهای را در خود پرورش دهیم. این مهارتها شامل امکان دسترسی به رسانهها، تجزیه و تحلیل آنها به شکل انتقادی، ایجاد پیام رسانهای بر اساس یک سری مفاهیم کلیدی و ارزیابی آن بر اساس تحلیل خود میباشد. فرایند یادگیری مهارتهای سواد رسانهای، «آموزش رسانهای» نامیده میشود.
در بسیاری از کشورها مانند کانادا، به دلیل اهمیت بالای این موضوع، سواد رسانهای در برنامههای درسی مدارس گنجانده شده است تا افراد از کودکی با این مهارتها آشنا شوند.
آموزش رسانهای چیست؟
آموزش رسانهای به فرایندی گفته میشود که از طریق آن افراد سواد رسانهای پیدا میکنند؛ افراد دارای سواد رسانهای میتوانند با تفکری انتقادی، ماهیت، تکنیکها و تأثیرات پیامها و تولیدات رسانهای را درک کنند.
آموزش رسانهای بر ابعاد مثبت و خلاقانه فرهنگ عامه تکیه میکند و با استفاده از تفکر انتقادی به افراد کمک میکند تا بتوانند درک بهتری از رسانهها و چشمانداز و زمینه پیچیده آنها داشته باشند، چرا که این زمینه نه تنها رسانههای سنتی و دیجیتالی، بلکه متون و وسایل فرهنگی پرطرفدار مانند اسباب بازی، لباس، مد روز، مراکز خرید و پارکهای تفریحی و غیره را نیز شامل میشود. سواد رسانهای مستلزم تخصص رسانهای نیست، بلکه مستلزم سوال پرسیدن و فکر کردن است. برای مثال:
- مخاطب تولیدات یک رسانه کیست و چرا؟ داستان نقل شده از دیدگاه چه کسی گفته میشود؟
- عناصر و کدهای منحصر به فرد یک ژانر خاص چگونه بر آنچه ما میبینیم، میشنویم و یا میخوانیم اثر میگذارد؟
- مخاطبان مختلف چگونه از یک محصول رسانهای یکسان، برداشتی متفاوت دارند و این برداشتها چه هستند؟
از آنجایی که موضوعات رسانه معمولا پیچیده و گاهی متناقض هستند، اگر در پی ترویج سواد رسانهای هستیم، مهمترین نقش ما تسهیل این روند فکری برای افراد است. امروزه، مهمترین چالش پیدا کردن اطلاعات صحیح و ارزیابی و تبدیل آن به دانشی مفید و قابل استفاده است. سواد رسانهای – به همراه تفکر انتقادی، تامل و رفتار اخلاقگرایانه، بخشی کلیدی از آموزش و اساس با سوادی در دنیای امروز است.
چرا سواد رسانهای مهم است؟
- سواد رسانهای افراد را ترغیب میکند تا فرهنگ رسانهای خود را زیر سوال برده، نقد کرده و در نتیجه آن را بهتر درک کنند. سواد رسانهای به افراد می آموزد که چگونه کاربرانی فعال باشند. به عبارتی، سواد رسانهای به افراد کمک میکند تا بتوانند اطلاعات دریافتی از رسانهها را با نگاهی انتقادی دریافت کرده و هرگونه پیامی را باور نکنند.
- سواد رسانهای افراد و به ویژه جوانان را تشویق میکند تا از ابزارهای مولتیمدیا خلاقانه استفاده کنند و در نهایت بتوانند از اشکال پیچیده ارتباطات، بهتر استفاده نمایند.
- سواد رسانهای، افراد – به ویژه نوجوانان و جوانان- را درگیر مسائل «دنیای واقعی» کرده و به آنها کمک میکند تا خود را به عنوان شهروندان فعال و مشارکتکنندگان بالقوه در بحثهای عمومی ببینند.
- سواد رسانهای به افراد کمک میکند تا نقش رسانهها را در دیدگاههای خود بهتر درک کنند و متوجه نقش عمیق رسانه در نحوه مشاهده گروههای مختلف در جامعه بشوند.
- سواد رسانهای به کودکان و نوجوانان کمک میکند تا بهتر بتوانند دنیای واقعیت را از دنیای فانتزی تمایز دهند. برای مثال، به آنها کمک میکند تا تفاوت خشونت در دنیای بازیهای کامپیوتری را با خشونت در دنیای واقعی درک کنند و بتوانند بین قهرمانان داستانهای تخیلی و قهرمانان دنیای واقعی تمایز قایل شوند. البته این امر تنها مختص به کودکان و نوجوانان نیست و میتواند به بزرگسالان نیز کمک کند تا بهتر متوجه اهمیت تفاوت دنیای سریالهای تلویزیونی و سینما با واقعیت شوند.
مفاهیم کلیدی برای سواد رسانهای
درک مفاهیم کلیدی در سواد رسانهای باعث ایجاد پایهای موثر برای بررسی رسانههای جمعی و فرهنگ عامه میشوند. این مفاهیم کلیدی به عنوان یک فیلتر عمل میکنند به شکلی که هر آنچه که از رسانهها میبینیم باید از این فیلتر رد شود تا بتوانیم به بررسی منتقدانه آنها بپردازیم.
۱) رسانهها، خود «ساخته» دیگران هستند
محصولات رسانهای خود توسط افرادی تولید میشوند که به طور آگاهانه و یا ناخودآگاه درباره اینکه چه چیزی را پوشش دهند، چه چیزی را کنار بگذارند و آنچه را که پوشش میدهند چگونه ارائه دهند تصمیم میگیرند. این تصمیمات براساس دیدگاه سازندگان است؛ دیدگاهی که توسط افکار، فرضیات و تعصبات آنها و نیز دیگر رسانههایی که در معرض آن قرار داشتهاند شکل گرفته است. به همین دلیل، محصولات رسانهای هرگز بازتابی کاملا دقیق از دنیای واقعی نیستند. حتی بیطرفانهترین مستندساز نیز باید در نهایت تصمیم بگیرد که دوربین را کجا قرار دهد و یا این که چه بخشهایی از فیلم را استفاده کند و چه بخشهایی را ببرد. با این وجود، ما به طور غریزی بسیاری از محصولات رسانهای را به چشم بازنمایی درست و مستقیم از واقعیت مینگریم. بنابراین، هنگام برخورد با محصولات رسانهای از خود بپرسید:
- – چه کسی آن را تولید کرده است؟
- – هدف تولید آن چه بوده است؟
- – چه مفروضات و یا باورهایی از تولیدکنندگان آن در محتوای این محصول بازتاب داشته است؟
۲) مخاطبان نیز در برداشت معانی دخیل هستند
معنی یک محصول رسانهای تنها توسط تولیدکنندگان آن محصول ایجاد نمیشود، بلکه بر اثر یک نوع همکاری بین تولیدکنندگان و مخاطبان ایجاد میشود. این بدان معناست که مخاطبان مختلف میتوانند برداشتهای مختلفی از یک محصول یکسان داشته باشند. سواد رسانهای به ما کمک میکند تا بهتر متوجه شویم که عوامل فردی مانند سن، جنسیت، نژاد و وضعیت اجتماعی چگونه روی تفسیر و برداشت ما از رسانهها اثر میگذارند. برای درک بهتر این مسئله از خود بپرسید:
- – افراد مختلف این محصول رسانهای را چگونه و چقدر متفاوت میبینند؟
- – احساس شما از این محصول تا چه اندازه براساس شباهت و یا تفاوتهای شما با افرادی که در این محصول رسانهای به تصویر کشیده شدهاند شکل گرفته است؟
۳) رسانهها پیامدهای تجاری دارند
بیشتر تولیدات رسانهای یک نوع کسب و کار و تجاری هستند و بنابراین باید سودده باشند. به علاوه، صنعت رسانه (به ویژه در غرب) معمولا متعلق به شبکه قدرتمندی از شرکتها هستند که روی محتوای تولیدی و توزیع آن اعمال نفوذ میکنند. مسائل مربوط به مالکیت و کنترل رسانه مسائلی بسیار اساسی هستند؛ در دنیای امروز تعداد نسبتا کمی از افراد کنترل آنچه را که ما در رسانهها میخوانیم، میبینیم و میشنویم در دست دارند. حتی در مواردی که محتوای رسانهای برای سوددهی تولید نشده است، مثل یوتیوب و یا فیسبوک – روشهای توزیع محتوا تقریباً همیشه با در نظر گرفتن افزایش سود اجرا میشود. بخشی از سواد رسانهای این است که از خود بپرسیم:
- – هدف تجاری پشت این محصول رسانهای چیست؟ و یا به عبارت دیگر، این محصول چگونه میتواند به کسی در درآمدزایی کمک کند؟
- – این اهداف تجاری چه اثری بر تولید محتوا و نحوه ارتباط آن دارد؟
- – اگر هیچ هدف تجاری پشت تولید این محصول نیست، چه اهداف دیگری ممکن است پشت تولید این محصول رسانهای باشد؟ (برای مثال، شاید توجه به تولیدکنندگان آن و یا جلب نظر مخاطبان از یک دیدگاه خاص).
- – در این صورت، این اهداف چگونه بر تولید محتوا و نحوه ارتباط آن تأثیر میگذارند؟
۴) رسانهها عواقب سیاسی و اجتماعی دارند
رسانهها حامل پیامهای ایدئولوژیکی درباره ارزشها، قدرت و اقتدار هستند. در سواد رسانهای، این که چه چیزی و چه کسی غایب است میتواند به اندازه چیزها و افرادی که در محتوا گنجانده شدهاند مهم باشند و یا حتی مهمتر! این پیامها میتوانند نتیجه تصمیمات آگاهانه باشند، اما معمولا نتیجه تعصبات ناخودآگاه و فرضیاتی هستند که هرگز زیرسوال برده نشدهاند. این پیامها میتوانند تأثیر چشمگیری روی تفکرات و باورهای ما به عنوان مخاطبان رسانه داشته باشند. به همین دلیل، رسانهها تأثیر قابل توجهی روی سیاست و شکلگیری تغییرات اجتماعی دارند. پوشش اخبار و تبلیغات تلویزیونی میتوانند تا حد زیادی بر انتخاب یک رهبر ملی تأثیر بگذارند. بازتاب مسائل و مشکلات جهان، چه در اخبار و چه در فیلم و داستان، میتواند بر میزان توجهی که به آنها میشود اثر گذارد. نگاه جامعه نسبت به گروههای مختلف میتواند مستقیما تحت تأثیر چگونگی نمایش این گروهها در رسانهها باشد. برای درک بهتر تاثیر رسانه از خود بپرسید:
- – در یک محصول رسانهای، چه کسانی و چه چیزهایی مثبت نشان داده میشوند و چه چیزهایی منفی؟
- – چرا این چیزها و این افراد این گونه به تصویر کشیده شدهاند؟
- – چه کسی و چه چیزی به هیچ وجه نشان داده نشده است؟
- – مخاطبان بر اساس این واقعیتها چه نتیجهای میگیرند؟
۵) هر رسانه یک نوع زیباییشناسی منحصر به فرد دارد
محتوای هر رسانه تا حدی به ماهیت آن رسانه بستگی دارد؛ ماهیتی که شامل نیازهای فنی، تجاری و داستانپردازی هر رسانه میشود. به عنوان مثال، ماهیت تعاملی بازیهای کامپیوتری باعث میشود که نوع داستانپردازی (قصهگویی) برای مخاطبان این بازیها با نیازهای مخاطبان رادیو و تلویزیون برای داستانپردازی متفاوت باشد. برای این که این جنبه رسانه را بهتر درک کنیم باید از خود بپرسیم:
- – یک محصول رسانهای برای جلب توجه ما و برقراری ارتباط با مخاطب خود از چه روشهایی استفاده میکند؟
- – تصاویر ارائه شده در رسانه با چه تکنیکهایی دستکاری میشوند؟ برای مثال نورپردازی، گریم و آرایش، زاویه دوربین و فیلمبرداری، جلوههای ویژه و غیره.
- – انتظارات انواع مختلف رسانه از موضوعاتش چیست؟ به عنوان مثال: تبلیغات چاپی، سریالهای تلویزیونی و یا ویدیوهای موسیقی
چگونه سواد رسانهای را ترویج دهیم؟
در این بخش نکاتی عملی را با هم مرور میکنیم که به آموزگاران، پدر و مادران و به طور کلی به شهروندان در آموزش و ترویج سواد رسانهای کمک میکنند:
- استفاده از لحظهها:
گاهی اوقات لحظاتی پیش میآید که برای بازکردن سر صحبت درباره رسانهها کاملا مناسب هستند. اینگونه فرصتها را از دست ندهید. مثلا، اگر با دوستی در حال صحبت هستید و او از احساس بیاعتمادی به رسانهها صحبت میکند و یا از رسانهای گلهمند است فرصت را غنیمت شمرده و از پایههای سواد رسانهای صحبت کنید و به او کمک کنید تا با سوال پرسیدن، تفکر انتقادی خود را نسبت به رسانهها تقویت کند. هنگامی که دانشآموزان وقت آزاد دارند، برای آموزگاران فرصت مناسبی برای تجزیه و تحلیل رسانه است، چرا که اگر به آنچه در مورد آن صحبت میکنند گوش دهید به احتمال زیاد بخشی از گفتگویشان مربوط به رسانهای است که آنها تماشا، بازی و یا گوش میکنند و در نتیجه فرصتی بکر است برای شروع مباحث سواد رسانهای. - تمرین برای ایجاد رسانه و نه فقط تجزیه و تحلیل آن:
بهترین کار برای یادگیری انجام عملی است! بهترین روش ترویج سواد رسانهای در میان دانشآموزان و فرزندان این است که از آنها بخواهید خود یک محصول رسانهای تهیه کنند. امروزه با وجود گوشیهای موبایل دوربیندار این کار کاملا عملی است. این کار، تجربهای مفید است که به بچهها نشان میدهد که نکاتی مانند فیلمبرداری، ویرایش، موسیقی و یا حتی انتخاب موضوع چقدر میتواند روی تاثیرگذاری عاطفی یک فیلم و یا موسیقی اثر بگذارد. - با مفاهیم کلیدی شروع کنید:
تجزیه و تحلیل رسانه میتواند به بحثی پیچیده و گیجکننده تبدیل شود. به همین دلیل در ترویج سواد رسانهای همیشه سعی کنید با مفاهیم کلیدی سواد رسانهای شروع کنید و اگر بحث منحرف شد دوباره بحث را به آن برگردانید. - این واقعیت را که کودکان و بزرگسالان از وجود رسانهها لذت میبرند از یاد نبرید:
مهم است که در مورد ترویج سواد رسانهای رویکردی منفی نداشته باشید. همیشه یادآور شوید که نقد کردن لزوما به معنای انتقاد نیست و بلکه این است که ما میتوانیم در عین حالی که از چیزی لذت میبریم، نقاط ضعف و مشکلات آن را نیز مورد بررسی قرار دهیم. فراموش نکنید که هنگام بحث درباره مواردی مانند جنسیت، کلیشهسازی و موارد دیگر از مثالهای مثبت نیز استفاده کنید. - تسلط به یک زبان خارجی، مهارت در استفاده از کامپیوتر و مهارتهای استفاده از فضای سایبری:
این موارد که خود جزو مهارتهای سواد رسانهای به شمار میآیند، میتوانند به بهرهوری مناسبتر از مباحث سواد رسانهای موجود در سایتهای مختص این مبحث در اینترنت کمک کنند. - هنگام استفاده از رسانه، در مورد رسانهها آموزش دهید:
هنگام استفاده از رسانه، فرصتی برای آموزش رسانه است. مثلا، اگر نسخه فیلم، یک نمایشنامه یا کتاب را تماشا میکنید، میتوانید از فرزندان و یا دانشآموزان خود بخواهید تفاوتهای بین این دو را با استفاده از مفاهیم کلیدی تجزیه و تحلیل کنند. حتی زمانی که با بزرگسالان به تماشای چنین محصولی مشغولید نیز میتوانید این بحث را مطرح کنید. برای مثال این که ملاحظات تجاری یک فیلم چگونه با یک کتاب و یا یک نمایشنامه متفاوت است؟ چه تفاوتهای فنی در بیان داستان تغییر میکند؟ انتظارات یک مخاطب فیلم چه تفاوتی با انتظارات از یک نمایشنامه و یا کتاب دارد؟ ارزشها و مفروضات فیلم سازان چه تفاوتی با ارزشهای نویسنده اصلی دارد؟ چگونه همه این اختلافات بر معنای صریح یا ضمنی این محصول تأثیر میگذارد؟ مطرح کردن این سوالات خود باعث ترویج مفاهیم کلیدی سواد رسانهای میشود. - اصل آموزش رسانهای درباره سوال پرسیدن است و نه جواب گرفتن:
این مسئله را نباید فراموش کنید که حتی اگر نسبت به یک موضوع و یا یک رسانه خاص احساس شدیدی دارید (مثبت یا منفی)، باید به دیگران این فرصت را بدهید که به طور مستقل به نتیجهگیریهای خود برسند. این امر به ویژه هنگامی اهمیت دارد که با مسائلی مانند کلیشههای رایج برخورد میکنید. چیزی که شما و دیگران احتمالا از قبل عقاید محکمی درباره آن دارید: شما باید با حفظ ذهنیت باز و استفاده از تحلیلهای انتقادی جلو بروید و نگذارید احساسات شما را تحت تاثیر قرار دهند و منجر به نتیجهگیری شوند. - با تصور این که «مهم نیست» مبارزه کنید:
معمولا افراد با گفتن این که «این فقط یک برنامه تلویزیونی است» و یا این که «حالا یک بازی کامپیوتری که مهم نیست» و جملات و تصورات مشابه سعی میکنند از صحبت کردن در مورد پیامدهای محصولات رسانهای خودداری کنند. در این مواقع باید به افراد خاطر نشان شود که محصولات رسانهای حتی زمانی که سازندگان آنها لزوما منظوری نداشتهاند نیز میتوانند معنی داشته باشند. ما به رسانهها تکیه میکنیم تا در مورد جهان اطراف به ما بگویند. بنابراین، آنچه رسانهها به تصویر میکشند بسیار حائز اهمیت است، حتی اگر در ظاهر چنین نباشد. به عنوان مثال، تحقیقات معتبر نشان دادهاند که رسانهها میتوانند بر نحوه دید ما به دیگران و دید ما نسبت به خودمان اثر بگذارند، حتی اگر متوجه آن نشویم – چیزی که به عنوان «تعصب ضمنی یا ناخودآگاه» شناخته میشود. نشان داده شده است که حضور و یا عدم حضور گروههای مختلف در رسانه بر احساس مردم نسبت به این گروهها تأثیر میگذارد. - سعی کنید خود را بهروز نگه دارید و از تحولات اخیر رسانهها آگاه باشید:
حتما نباید یک متخصص رسانه باشید تا سواد رسانهای داشته و آن را ترویج دهید. اما برای این که بتوانید با موفقیت به ترویج سواد رسانهای بپردازید بهتر است درباره آنچه بچهها، نوجوانان و جوانان تماشا و یا بازی میکنند، میخوانند و یا گوش میدهند، آگاه باشید.
تهیه و تدوین: مدرسه پرتو