خلاصهای از پروژه
هدف این پروژه تقویت ظرفیت دولت در السالوادور برای جلوگیری و کاهش خشونت و حمایت از نهادهای مرتبط در سطح ملی و محلی در ناحیه شهر سنسالوادور بود. این پروژه در ابتدا به عنوان برنامهای برای ترویج امنیت شهروندان در سن سالوادور طراحی شده و تمرکزش بر تعدادی از مناطق بسیار خطرناک شهر، به ویژه ۱۶ محله در منطقه ۵ و ۶ سن سالوادور بود. پروژه سعی کرد در این مناطق که به عنوان «نواحی خطر» شهرت دارند، روشی متفاوت از روشهای سنتی و مرسوم برای جلوگیری از خشونت به کار گیرد. در واقع پروژه با حمایت از دولت محلی و ساختار جامعه محلی و تقویت روابط انسانی سعی در جلوگیری از خشونت کرد.
فعالیتهای پروژه شامل حمایت و کمک تکنیکی به انتشار و پخش «سیاست ملی عدالت و امنیت عمومی» و نیز ترویج نگاه متمرکز بر حقوق بشر برای جلوگیری از خشونت و ایجاد صلح اجتماعی بود. این پروژه در ایجاد «سیستم و زیرسیستمهای اطلاعاتی ملی برای جلوگیری از خشونت علیه زنان» کمک کرده و از توافقنامههای شهرداری برای نهادینه کردن فعالیتهایشان برای برقراری امنیت حمایت نمود. این فعالیتها به ایجاد سیستمهای اطلاعاتی ملی و نیز مکانیزمهای اداری در شهرداری برای شناسایی، کشف و جلوگیری از خشونت عمومی به ویژه علیه زنان کمک نمود. در عین حال، از طریق دادن سرمایه به ۳۳ گروه از کارآفرینان، فرصتهایی برای فعالیتهای سازنده برای جوانانی که در خطر محرومیت اجتماعی قرار داشتند ایجاد کرد.
هدف این مطالعه موردی این است که نتایج و مثالهای عملی این تجربه را برای یادگیری در اختیار بقیه قرار دهد تا دیگران نیز بتوانند از این تجربیات برای افزایش آگاهی در زمینه پیشگیری از درگیری و ایجاد صلح اجتماعی استفاده نمایند.
پیشزمینه و شرایط پروژه
در دهه گذشته، السالوادور یکی از پر خشونتترین کشورهای دنیا بوده است. بین سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۲ نرخ قتل (آدمکشی) به طور میانگین، ۵۵ قتل در هر صد هزار نفر گزارش شده است که بیش از دو برابر میانگین نرخ قتل در آمریکای لاتین و بیش از سه برابر میانگین نرخ قتل در دنیاست. به علاوه، نیمی از السالوادوریها (۴۹/۳ درصد) معتقدند که جرم و جنایت و ناامنی بزرگترین مشکلی است که کشورشان با آن مواجه است. پس از آن، ۴۶ درصد مردم معتقدند شرایط مالی بزرگترین مشکل است. این کشور در سالهای اخیر شاهد کاهش خشونت و قتل بوده است. این را میتوان تا حد زیادی دستاورد روند گفتگو بین رهبران دو گنگ اصلی این کشور که در حال حاضر در زندان هستند و آتشبس فعلی بین آن دو دانست. این آتشبس ۸ مارس ۲۰۱۲ تحت رهبری کلیسای کاتولیک و دولت این کشور آغاز شد.
قتلها در السالوادور معمولا با سلاح گرم و در محلههای شهری اتفاق میافتند قربانیان نیز معمولا مردان جوان ۱۴ تا ۳۵ ساله هستند. علیرغم عواقب شدیدی که آدمکشی به همراه دارد، این گونه جرم و جنایت تنها نمایانگر بخش کوچکی از جنایات است. به استناد آمار اداره پلیس ملی این کشور، جنایاتی که مردم این کشور را بیشتر از بقیه تحت تاثیر قرار داده شامل سرقت و دزدی و نیز حملات به افراد است که حدود ۶۰ درصد کل جرم و جنایت را شامل میشود.
اگر چه که شهر سن سالوادور بالاترین شاخص توسعه انسانی را در کشور دارد، شرایط و سابقه آن نیز باید در نظر گرفته شود. نصف جمعیت السالوادور زیر خط فقر زندگی میکنند و اختلاف طبقاتی و سطح نابرابری اجتماعی در این کشور از جمله بالاترین در منطقه است؛ ۲۰ درصد متمولترین مردم این کشور ۴۶ درصد کل درآمد ملی را دارند، در حالی که ۲۰ درصد فقیرترین این مردم تنها ۶ درصد از درآمد ملی را دریافت میکنند. بررسی بهتر این آمار و ارقام نشاندهنده این است که چرا کسر قابل توجهی از مردم السالوادور زاغهنشین هستند.
شهرداری سن سالوادور متشکل از شش منطقه است. پروژه مورد نظر روی مناطق ۵ و ۶ شهر تمرکز کرده است. برای انجام موفقیتآمیز پروژه تصمیم گرفته شده بود تا اطلاعات جمعیت هدف مرتب به روز شود تا بتوان درک بهتری از ایشان و شرایطشان کسب کرد. این اطلاعات درک درست از جوامع محلی و خانوادههای ساکن در آنها را تسهیل کرده و روی فعالیتهای پروژه تمرکز داشت. در پروسه جمعآوری اطلاعات مشخص شد که درآمد ۶۸ درصد از خانوارهای منطقه ۵ بیش از ۴۰۰ دلار در ماه نبود، در حالی که در منطقه ۶ ، درآمد ۹۰ درصد خانوارها زیر این رقم بوده است. خشونت اثر بسیار منفی روی کیفیت زندگی افراد داشته است، ساختارهای اجتماعی را تخریب کرده و هزینههای هنگفت انسانی و اقتصادی در برداشته است.
استراتژی
هدف این پروژه تقویت ظرفیت دولت در السالوادور برای جلوگیری و کاهش خشونت و حمایت از نهادهای مرتبط در سطح ملی و محلی در ناحیه سن سالوادور بود. این پروژه در ابتدا به عنوان برنامهای برای ترویج امنیت شهروندان در سن سالوادور طراحی شده و تمرکزش بر تعدادی از مناطق بسیار خطرناک شهر، به ویژه ۱۶ محله در منطقه ۵ و ۶ سن سالوادور بود. این پروژه در راستای برنامه پنج ساله توسعه دولت السالوادور بوده و با برنامه امنیت شهروندی شورای شهر سن سالوادور نیز هماهنگی داشت. استراتژی پروژه بر اساس سه مسئله اصلی بود:
- تقویت ظرفیت و اثربخشی نهادهای دولتی و سازمانهای جامعه مدنی برای جلوگیری و کاهش خشونت
- ایجاد مناطق عمومی امن، پایدار و فراگیر برای حمایت از سازندگی دوباره بافت اجتماعی سن سالوادور
- افزایش ظرفیتهای جوانان در مناطق شهرداری سن سالوادور برای توسعه فردی و اجتماعی
نتایج و دستاوردها
در مرحله اول و پیش از انجام هرگونه فعالیتی، مجریان پروژه تصمیم گرفتند در مناطق ۵ و ۶ سن سالوادور یک سرشماری انجام دهند تا از وجود آمار و ارقام به روز در رابطه با جمعیت هدف اطمینان حاصل کنند. نتایج کمی و کیفی حاصل از این بررسی آماری نقشی کلیدی در تصمیمگیریهای آتی برای اجرای پروژه داشتند. پروژه نهادهای آماری و نظارتی ملی و محلی را در حوزه مدیریت اطلاعات تقویت کرد. برای مثال، ۲۸ تکنسین فنآوری اطلاعات به نهادهای مختلف آموزش مدیریت اطلاعات داده شد و یک تیم ویژه متخصص تحلیل اطلاعات در اختیار نهاد ملی آماری قرار گرفت تا استفاده از اطلاعات آماری را تسهیل کنند. به علاوه، تیم پروژه ۲۱ گزارش درباره وضعیت امنیت شهروندان در سن سالوادور تهیه کرد.
اولین دستاورد پروژه در راستای تقویت نهادهای ملی و محلی، ایجاد سیاست شهرداری در «همزیستی، میانجیگری و امنیت» بود. هدف این سیاست مقرر کردن پایههای مفهومی و متدولوژیکی همزیستی، میانجیگری و امنیت بود، چرا که با این پایهریزی به حمایت و ترویج این مفاهیم در میان ساکنین سن سالوادور کمک میشد و در نهایت، به پرورش توسعه انسانی و بهبود سطح کیفیت زندگی افراد میانجامید. این چارچوب سیاسی در کنار تحلیل آماری که در شروع پروژه انجام شده بود به شهرداری کمک کرد تا تهدیدات به امنیت شهروندان و راه حلهای ممکن را شناسایی کرده و در نهایت توسعه برنامه شهرداری را در راستای همزیستی، میانجیگری و امنیت تسهیل بخشید.
دیگر دستاورد پروژه ایجاد «رصدخانه امنیت شهروندان» بود. هدف این رصدخانه کمک به ایجاد و نشر دانش و اطلاعات با کیفیت درباره امنیت شهروندان و نیز برقراری گفتگو با عموم مردم بود. در نهایت، هدف این بود که این رصدخانه به ابزاری برای تسهیل و تشویق مشارکت فعالانه جامعه مدنی در جستجوی راه حلهای پایدار برای حفظ امنیت تبدیل شود. در پایان پروژه، این رصدخانه نخستین نظرسنجی ملی را برای شناسایی قربانیان خشونت انجام داد و ۱۶ گزارش جداگانه برای کل شهر سن سالوادور تولید کرد.
برای تقویت ظرفیتسازی نهادینه، «سیاست ملی عدالت، امنیت و همزیستی» تشکیل و تایید شد که به فعالیتها برای تامین امنیت شهروندان و جلوگیری از خشونت یک چارچوب مقرراتی میبخشید. این سیاست ملی پنج بخش اصلی داشت: ۱) کنترل و سرکوب جرم و جنایت، ۲) جلوگیری اجتماعی از خشونت و جنایت، ۳) محکوم کردن و انجام اقدامات لازم (مجازات، توانبخشی و بازگشت به اجتماع)، ۴) پرداخت غرامت اجتماعی برای جنایات انجام شده و حمایت از قربانیان و ۵) اصلاحات قانونی و نهادینه. به علاوه این سیاست، پنج استراتژی ملی برای جلوگیری و کاهش خشونت طراحی شد. یکی از این استراتژیها به طور ویژه خشونت مسلحانه در سن سالوادور را هدف گرفته بود. در عین حال، از شهرداریهای دیگر مناطق سن سالوادور نیز برای اجرای سیاست ملی جلوگیری از خشونت حمایت شد.
یک برنامه ملی مشارکتی برای جلوگیری از خشونت و ترویج امنیت شهروندی با دیدگاهی جنسیتی و حقوقی طراحی شد. توافقنامهای برای طراحی و اجرای یک استراتژی مدیریت دانش با هدف تشویق گفتگوی آگاهانه و تسهیل درکی درست از ارزشهای برابری در جامعه شکل گرفت. در همکاری با وزارت عدالت و امنیت عمومی، پروژه از شورای مدیریت جلوگیری از خشونت نیز حمایت فنی کرد. این شورا متشکل از وزرای وزارتخانههای بهداشت، آموزش، اقصاد و کار و موسسه توسعه کودک و نوجوان در سن سالوادور و موسسه توسعه زنان است. این شورا پیشنویس لایحهای برای شکلگیری سیستم ملی پیشگیری از خشونت را طراحی کرد. در همین راستا، به تهیه اسناد “مفهوم سازی جلوگیری خشونت و جنایت” که پیشزمینه اصلاحات قانونی در زمینه پیشگیری از جرم و جنایت شد نیز کمک کرد. این اسناد که از طرف شورا حمایت شدند به وسیلهای راهنما برای طراحی برنامهها و استراتژیهای منطقهای تبدیل شدند.
برنامه ملی جلوگیری از خشونت شامل تقویت ظرفیتهای ملی در بخش قضایی برای برخورد با خشونت علیه زنان نیز بود. در این چارچوب، از دو ابتکار استراتژیک حمایت شد: برنامه اول برای آموزش کارکنان دولت و ادارات در برخورد با زنان قربانی خشونت بود که منجر به شکلگیری دیپلم خاصی در این زمینه برای بهبود پاسخگویی به قربانیان و تحقیق درباره خشونت شد. این دیپلم شامل آموزشهای تخصصی برای ۸۰ نفر از کارکنان قضایی (که ۷۵ درصد آنها زن بودند) بود که از طریق انجمنها به بیش از ۵۰۰ نفر از کارکنان رسید. به علاوه، ۲۳۹۸ جوان نیز از طریق پخش مستندهای آموزشی هدفمند اطلاعات درستی درباره حقوق و مسئولیتهای شهروندی، پیشگیری اجتماعی از خشونت و فرهنگ صلح کسب کردند. دسترسی به این مواد آموزشی، به بقیه نهادها نیز کمک کرد تا برای آموزشهای مرتبط از آنها استفاده کنند. همه این اقدامات به افزایش امنیت برای زنان کمک خواهد کرد. در عین حال، پروژه شرکت ۲۹ نهاد از دولت مرکزی، ۱۵ نهاد دولت محلی، چهار نهاد وابسته به شهرداریها و پنج سازمان غیردولتی را در کمیتههای همزیستی و امنیت شهروندی تضمین کرد. ۴۸ درصد ساکنین سن سالوادور از وجود این کمیتهها آگاه بودند.
استراتژی پیشگیری از جنایت شامل فعالیتهای مختلفی میشد که در چارچوب ظرفیتسازی اجرا شدند. در سطح محلی، هدف ایجاد کمیسیون امنیت در سن سالوادور ترویج همکاری با نهادهای دولتی که با امنیت سر و کار دارند برای افزایش کارآیی در پیشگیری از جرم و جنایت بوده است. فعالیت دیگری که در این راستا انجام شد ایجاد سه ایستگاه خدمات عمومی از طریق نیروی پلیس بود تا بتوانند مناطقی را که در گذشته نرخ بالایی در جرم و جنایت داشتند بهتر پوشش دهند. به علاوه، کمیته کنترل اسلحه نیز دوباره شروع به فعالیت کرد و کمک بسزایی در ثبت نام و کنترل اسلحه نمود. یک دفترچه راهنما برای اطلاعرسانی درباره ممنوعسازی سلاحهای گرم نیز توسط این کمیته تهیه و پخش شد.
به منظور تقویت ظرفیت جمعیت جوان سن سالوادور و افزایش فرصتهای توسعه فردی و اجتماعی موجود برای جوانان، فضاهای ویژهای برای گفتگو و مشارکت جوانان جامعه محلی ایجاد شده و فرصتهای آموزشی نیز گسترش پیدا کردند. به علاوه، فرصتهای جذب جوانان به نیروی کار نیز افزایش یافتند. در راستای همین استراتژی ظرفیتسازی با ۹ مدرسه و مرکز آموزشی همکاری شد و به ۲۹۱ معلم و ۱۴۲۳ جوان دانشآموز آموزشهای جلوگیری از درگیری و میانجیگری داده شد. برای تکمیل این بخش آموزشی، برنامههای ویژهای برای آموزش کودکان و نوجوانان نیز طراحی شد. در فاز نهایی پروژه، ۱۰۶۲ کودک و نوجوان به علاوه جوانانی که مدرسه نرفتهاند شناسایی شده و در جامعه ادغام شدند.
برای افزایش فرصتهای آموزشی فنی برای جوانان، پروژه مدلی برای ادغام آموزش فنی و خدمات سازنده طراحی کرد. با استفاده از این مدل ۶۹۰ زن و مرد جوان آموزش داده شده و حمایت شدند. از این تعداد، ۵۰ درصد در طول دوره پروژه کار پیدا کردند. یک ابتکار جالب پروژه در این زمینه ترویج راهاندازی شرکتهای اقتصادی بود. در همین راستا، ۳۵ برنامه کسب و کار دریافت کردند که به ۳۳ تای آنها حمایت مالی بلاعوض تعلق گرفت. این کسب و کارها شامل کسب و کارهای خدماتی، کلینیکهای درمانی، سالنهای زیبایی، خدمات آمادهسازی غذا، خیاطی و صنایع دستی و تولیدی بود.
در بخشی دیگر از فعالیتهای پروژه برای کمک به بازسازی بافت اجتماعی سن سالوادور، مجریان پروژه با جلب موافقت سازمانهای مربوط و امضای توافقنامههای مختلف موفق به ایجاد فضاهای عمومی امن و پایدار و ترمیم برخی نواحی کلیدی برای ترویج فرهنگ صلح و همزیستی شدند. برای این که این فعایتها موفقیتآمیز باشند، تلاش زیادی برای آگاهسازی در راستای همزیستی، حل تعارض به شکل صلحآمیز و ایجاد همدلی بین شهروندان صورت گرفت. در واقع، یک کارزار آموزشی مداوم در این باره به راه افتاد و با همکاری و مشارکت شهروندان ۱۲ فضای عمومی امن و پایدار برای شهروندان ایجاد شد.
از دیگر راهکارهای پروژه برای کاهش حس ناامنی و ترس در منطقه، تغییر محیط آن بود. به همین منظور، ۱۲۴ سطل رنگ و ۴۵۰ چراغ در منطقه پخش شد. افراد جامعه محلی با استفاده از این مواد دیوارها را رنگ روشن زده و آنها را نقاشی کرده و دیوار خانههایی را که پراز گرافیتیهای مربوط به گنگهای خیابانی بود دوباره تزئین کردند. خدمات تفریحی، فرهنگی و ورزشی در ۱۴ محله مختلف راه اندازی شد و مجمتعهای ویژه به جوانان اختصاص داده شد. به ۱۰۰ نفر از رهبران جامعه محلی نیز برای داوری ورزشهای مختلف مانند بسکتبال، فوتبال و شنا آموزش داده شده و توسط شورای شهر سن سالوادور استخدام شدند تا مسابقات ورزشی را اداره کنند.
در عین حال، برای خدمات میانجیگری نیز بین شورای شهر سن سالوادور و دفتر دادستان کل توافقی حاصل شد که در نتیجه آن دفترهای مختلفی برای میانجیگری در تعارض در محلههای مختلف احداث گردید.
پیش از اجرای پروژه، ۹۳/۶ درصد از پاسخدهندگان به نظرسنجی ابتدایی اذعان داشته بودند که سن سالوادور یا کاملا ناامن است و یا امن نیست. در پایان این پروژه این رقم به ۷۴ درصد کاهش یافت که کاهش قابل توجهی است. شواهد حاکی از این بود که مناطقی که ناامن و ترسناک تلقی میشدند نیز کاهش یافتند. این کاهش در نقشههای ترس که توسط جامعه محلی تنظیم شده بود نیز قابل مشاهده بود. فروش الکل و مواد مخدر و نیز حضور گنگهای خیابانی در برخی از این مناطق به وضوح کاهش یافت. به علاوه، گوشههای تاریک خیابانها نیز کم شده و مقدار زبالههای ریخته در خیابانها نیز کاهش پیدا کرد.
ارتباطات بین شرکای مختلف در طول اجرای پروژه مستحکمتر شد. نه تنها کم کم اختلاف دیدگاه در شرکا کاهش یافت، بلکه موارد توافق آنها نیز به طور مرتب افزایش یافت. برای بسیاری از شرکا، پروژه به محلی برای دیدار و مذاکره با سازمانهای ملی و محلی تبدیل شد که به شکستن فضای دوقطبی کار علیه خشونت کمک میکرد.
چالشها:
- مشارکت آژانسهای مرتبط با سازمان ملل یک متدولوژی چندبعدی بود که موثر واقع شد، اما لزوم موفقیت این روش، راهاندازی یک برنامه اداری مشترک برای تعریف کانالهای ارتباطی مشترک و پروسههای کاری به منظور کاهش هزینه و مدیریت پروژه به نحوی اثربخش بود. بنابراین، از ابتدای کار باید از وجود یک استراتژی ارتباطی معین بین ذیذنفعان اطمینان حاصل میشد.
- چالش دیگر، هماهنگی چارچوب زمانی برای اجرای فنی و مالی در یک برنامه ریزی واحد با فعالیت های وابسته به هم بود. این هماهنگی نیازمند ارائه اطلاعات درباره چارچوب زمانی و تنظیم شرایط اجرای هر بخش پروژه با توجه به پروسههای داخلی سازمانهای دخیل و ظرفیت آنها و بهرمندان پروژه بود. داشتن یک برنامه منسجم به این چالش کمک کرد.
- شروع پروژه با تغییر دولت مرکزی و محلی همزمان شد. این تغییر به معنای تغییر ساختار این دولتها و تغییر اولویتها و چشماندازشان بود و به همین دلیل خروجی و دستاوردهای پروژه دوباره مورد بررسی قرار گرفت تا از هماهنگی آنها با اولویتهای ملی و محلی اطمینان حاصل شود.
- پیچیدگی پروژههای ایجاد صلح در شرایط درگیریهای مسلحانه شدید مانند مورد سن سالوادور دستاوردهای پروژه را محدود میکند. با وجودی که پروژه اثرهای قابل توجهی داشته است، زمان بسیار بیشتری لازم است تا الگوهای جدید فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شکل گرفته و منسجم شوند. البته باید اذعان داشت که تغییرات انجام شده نشانههای مثبت تقویت نهادهای دموکراتیک را دارند و ترویج آشتی و همزیستی را نشان میدهد. ناگفته نماند که آژانسهای سازمان ملل نقش کلیدی در ایجاد ائتلافات و راهاندازی دیالوگ داشتند.
درسهای آموخته شده از پروژه
- این پروژه نمونه موفقی از ظرفیت و قابلیت تاثیرگذاری آژانسهای مرتبط به سازمان ملل است وقتی به طور هماهنگ با هم کار کنند. هریک از این سازمانها با دانش و تجربه خود به پروژه کمک کردند. برای این که چنین پروژهای بتواند با موفقیت اجرا شود، باید نقش هریک از سازمانها به طور واضح مشخص میشد و بر سر اهداف مشترک توافق حاصل میگردید. مشارکت در این پروژه یک فرصت یادگیری برای سازمانهای دخیل در آن نیز محسوب میشد.
- هنگام کار در فضاهای دوقطبی با تنش زیاد سیاسی میان ذینفعان مختلف پروژه، نقش تسهیلگری و میانجیگری سازمانهایی مانند سازمان ملل میتواند بسیار موثر واقع شود. احزاب و سازمانهای مختلف نگاه مثبتی به فضاهای گفتگوی به وجود آمده توسط پروژه که باعث ایجاد توافقات فراوانی شد، پیدا کردند، به ویژه که این فضاها رسیدن به اهداف مشترک را تسهیل میکرد.
- طراحی پروژه اهمیت زیادی دارد. پروژههایی که با تعارض و درگیری سروکار دارند، قابل اجرا بودن استراتژیها باید جدی گرفته شود. پروژههایی که بدون درک درستی از واقعیتهای موجود شروع به کار میکنند به مشکلات اجرایی بر خورده و به ناچار باید طراحی را از سر بگیرند. بنابراین، تحلیل شرایط پیش از اجرا برای شناخت نقاط ضعف و قوت و فرصتها و تهدیدها ضروری است. داشتن اطلاعات دقیق از شرایط، کلید طراحی سیاستهای عمومی است. تحلیل شرایط باید با مشارکت جامعه محلی صورت گیرد، چرا که تعیین کننده اولویتها و خطوط کاری است و نیز اساسی برای ارزشیابی پروژه و سنجش اثرات آن در آینده خواهد شد.
- به طور کلی، برای طراحی مدلی برای امنیت شهروندی در سطح شهرداری، باید روی جامعه محلی و جمعیت آن تمرکز شود. این استراتژی به حل ناامنیهای محلی، بهینهسازی منابع و گسترش اثرات پروژه کمک میکند. به علاوه، تمرکز محلی باعث شناسایی موثرترین استراتژیها برای کاهش خشونت و ترویج همزیستی میشود.
- در هنگام طراحی برنامه، پرهیز از هر اقدامی که جایگزین اقدامات دولت شود، بسیار مهم است. برعکس، اقدامات باید در جهت تقویت نهادهای عمومی باشد و برای ایجاد هم افزایی بین ذینفعان مختلف طراحی شود.
- مشارکت جامعه محلی در برنامهریزی و اجرای فعالیتهای پروژه ایجاد حس مالکیت را تسهیل کرده و به پایداری پروژه کمک کرد. هنگام برنامهریزی پروژه مهم است که برنامه زمانی هریک از شرکای اجرایی نیز درنظر گرفته شود تا از فعالیتهای اضافی در پروژه جلوگیری شود.
- مدل حکمرانی و اداره چنین پروژههایی باید تعداد اعضای کمیتهها را محدود کند تا امکان رسیدن به توافق نظر در هر کمیته تسهیل شود. به علاوه، نقش هر یک از سازمانهای دخیل باید به طور واضح مشخص گردد تا از دوباره کاری پرهیز شود.
- تجربه این پروژه نشان داد که اگر به جوانان فرصتهای توسعه فردی داده شود، جلوگیری از خشونت ممکن میشود. جوانانی که در حوزه راهبری و مدیریت تعارض آموزش دیدهاند بهتر میتوانند از خشونت جلوگیری کنند و چرخه خشونتی که خود و خانوادهشان را گرفتار کرده است بشکنند.
- امنیت شهروندی ترکیبی از میزان ناامنی واقعی (مانند نرخ جرم و جنایت در یک منطقه در یک بازه زمانی معین) و ناامنی ذهنی و یا به عبارتی برداشت مردم از خطری که تهدیدشان میکند است. سطح واقعگرایانه ناامنی از طریق آمار و ارقام جرم و جنایت که توسط ادارات امنیت عمومی مانند پلیس و دادگستری منتشر میشود محاسبه میگردد. اما برای داشتن ایده بهتری از ناامنی واقعی بهتر است به آمار موجود در نظرسنجیها مراجعه کرد و دیدگاه قربانیان را نیز در نظر گرفت.
پایداری و امکان تکرار پروژههای مشابه
این پروژه به عنوان یک نمونه موفق در جلوگیری از تعارض و ایجاد صلح میتواند به نقطه رجوعی برای دیگر پروژههای مشابه در السالوادور تبدیل شود و با کمی تغییر و تنظیم میتواند برای دیگر کشورها نیز قابل اجرا محسوب شود.
برنامه پایانی پروژه شامل فعالیتهای مختلفی در راستای تحلیل و تفکر درباره تجربیات کسب شده در این پروژه بود. این روند پایانی شامل طراحی یک «برنامه پایداری» برای شورای شهر سن سالوادور میشد. این برنامه در یک سری کارگاههای مشارکتی متنوع که از سطوح مختلف شورای شهر در آنها شرکت کرده بودند طراحی شد. در این کارگاهها جوانب فنی و مالی پایداری پروژه مورد بحث و گفتگو قرار گرفت. بخش دیگر برنامه پایانی پروژه، مستندسازی این تجربه بود تا به ابزاری برای تکرار پروژههای مشابه تبدیل شود. به علاوه، عدهای از افراد جوامع محلی در زمینه ارتباطات و تکنیکهای جلوگیری از تعارض و درگیری آموزش دیدند تا از پایداری دستاوردهای پروژه در جوامع محلی اطمینان حاصل شود.
تهیه و تدوین: مدرسه پرتو