سال گذشته بود که در تارنمای مدرسه کارآفرینی اجتماعی پرتو مطلبی درباره سمندر امپراطور که به سمندر کوهستانی لرستان نیز شهرت دارد، نوشتیم و از کارآفرینان اجتماعی پرسیدیم که ما به عنوان شهروندانِ مسئول، برای حفظ این گونه نادر جانوری چه میتوانیم بکنیم. امروز در مدرسه ترویج و حمایتگری پرتو میتوانیم به این پرسش پاسخی دقیقتر بدهیم، چرا که به گفته بسیاری از کارشناسان حیات وحش، بر خلاف بسیاری از دوزیستان که به دلیل تخریب زیستگاهشان در معرض انقراض قرار گرفتهاند، سمندر کوهستانی لرستان به دلیل نبود آگاهی و باورهای غلط در خطر انقراض قرارگرفته است و ترویج و آگاهسازی مهمترین ابزارها برای نجات این دوزیست ایرانی از انقراض است.
موسسه خزندهشناسان پارس که اولین موسسه فعال در زمینه دوزیست و خزنده شناسی در ایران است، با تکیه بر حساسسازی و اطلاعرسانی از سه سال پیش پروژهای ترویجی را برای نجات سمندر کوهستانی لرستان آغاز کرده است. با باربُد صفایی مهرو – دوزیستشناس و از اعضای موسس این سازمان- به گفتگو نسشتهایم تا ببینیم چطور میتوانیم با ترویج و آگاهسازی، تنوع زیستی کشور را حفظ کنیم.
پرتو: چگونه که به این نتیجه رسیدید که ترویج و آگاهسازی جواب معمای حفظ تنوع زیستی است؟
ب.ص.م: پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه و تاسیس انجیاو بود که کم کم متوجه شدیم مشکل اصلی ما اهمیت ندادن به خزندگان و دوزیستان است که ریشه در نبود آگاهی دارد. دیدیم که ناآگاهی و باورهای غلطی مثل مارکُشی و یا باور به سَمی بودن مارمولکها چطور هر ساله باعث کشته شدن تعداد بیشماری از خزندگان میشود. این بود که کم کم متوجه شدیم که آگاهسازی و حساسسازی مردم اهمیت خیلی بالایی در این زمینه دارد.
پرتو: در مورد پروژه سمندر امپراطور چطور؟ نقش آگاهسازی و اطلاعرسانی در حفاظت از این گونه چیست؟
ب.ص.م: وقتی سال ۸۹ به منطقه رفتیم تا زیستگاههای سمندر را ببینیم مرتباْ از مردم محلی میشنیدیم که اینجا سمندر داشت، ولی آمدند بردند. مثلاْ میگفتند «آمدند برای حوض خونهشون بردند» و یا «آمدند برای قشنگی بُردَنِشون». وقتی میپرسیدیم چرا، میگفتند «آخه مگه مهمه؟»، «حالا به چه دردی میخوره؟» و پاسخهایی از این قبیل. اینجا بود که جای خالی آگاهی را حس کردیم.
از طرفی سالها بود که میدیدیم در تهران و دیگر شهرهای بزرگ کشور سمندر را میفروشند. به ویژه میدانستیم به این دلیل که اول اسمش «سین» دارد و میتواند سر سفره هفت سین باشد، فروش غیرقانونی سمندر در روزهای پیش از نوروز حسابی رواج دارد. بنا به تحقیقاتی که انجام داده بودیم همچنین میدانستیم که مسئله دیگر، خروج سمندر از کشور و قاچاق آن به دیگر کشورها به عنوان یک گونه خاص زیستی است. سمندر کوهستانی لرستان در بعضی وبسایتهای فروش حیوانات خانگی حتی تا ۱۲۰ دلار هم به فروش گذاشته میشد که البته خوشبختانه تقریباْ همزمان با شروع پروژه ما و پس از پیگیریهای مسئولین دفتر دوزیستان و خزندگان سازمان محیط زیست، سمندر وارد لیست کنوانسیون منع تجارت گونههای گیاهی و جانوری شد.
بنابراین، ما تصمیم گرفتیم که روی جلوگیری از تجارت و فروش سمندر در داخل کشور با تمرکز بر آگاهسازی کار کنیم. زمانی که مردم -به ویژه گروههای درگیر- از اهمیت این گونه جانوری آگاه شوند و بدانند که جای سمندر سر سفره هفت سین و یا در آکوواریم و یا حوض خانگی نیست، هم قاچاق آن بسیار مشکلتر خواهد شد و هم دیگر کسی سمندر نخواهد خرید.
پرتو: برای شروع چه کردید؟
ب.ص.م: ابتدا نیاز به حامی مالی داشتیم و از طرفی هم وقت زیادی نداشتیم؛ بنابراین طرح پیشنهادی خود را نوشتیم و برای جلب حمایت مالی آن را به دفتر کمکهای کوچک سازمان ملل ارائه دادیم اما برای تایید آن منتظر ننشستیم و کار را با بودجه شخصی شروع کردیم. دفتر کمکهای کوچک سازمان ملل هم پس از بررسی، طرح را تایید کردند و بودجهای را در اختیار ما گذاشتند.
پرتو: چالشتان در شروع کار چه بود؟
ب.ص.م: شروع کار بسیار مشکل بود چرا که اصولاْ اطلاعات در این زمینه خیلی کم بود. تحقیقات علمی روی این موضوع هم بسیار محدود بود. طبق اطلاعات موجود تا آن زمان، در حدود ۸-۷ نقطه پراکنش سمندر بود. باید زیستگاههای دیگر را پیدا میکردیم. بنابراین با وجود تمام خلاها، تحقیق برای شناخت زیستگاههای بیشتر را آغاز کردیم. در این فاز بررسی زیستگاهها متوجه صعبالعبور بودن زیستگاهها به دلیل کوهستانی بودنشان شدیم؛ دیدیم راهیابی به اکثر زیستگاهها برای مردم عادی مشکل است. این موقعیت جغرافیایی خاص زیستگاههای سمندر در تصمیمگیری ما نقشی استراتژیک داشت.
پرتو: به طور کلی استراتژی شما در این طرح چه بود و مسئله موقعیت زیستگاهها چطور آن را تحت تاثیر قرار داد؟
ب.ص.م: حفظ سمندر امپراطور ریشه در مهار قاچاق و جلوگیری از فروش آن دارد؛ به همین دلیل مهار قاچاق یکی از اهداف اصلی پروژه شد. از طرفی خرید و فروش سمندر در نزدیکی عید نوروز – به دلیل کاربرد آن بر سر سفره هفت سین- اوج میگیرد و به همین دلیل ما نیز تمرکز فعالیتهای پروژه را روی نیمه دوم سال میگذاشتیم. البته در همه طول سال این فعالیتها ادامه دارد اما اوج کارمان اصولاْ در زمستان است.
با در نظر گرفتن مهار قاچاق به عنوان هدف اول، استراتژی ما این شد که راه ارتباطی بازار فروش سمندر و زیستگاههای آن را شناسایی کرده و طبق آن برنامهریزی کنیم. زیستگاههای سمندر مناطق کوهستانی جنوب لرستان و شمال خوزستان است. بنابراین به دقت منطقه را بررسی کردیم و متوجه شدیم که راههای ارتباطی به زیستگاهها که عمدتاْ صعبالعبورند بسیار محدود است و اصولاْ مهمترین راه ارتباطی قطار اهواز به تهران است که چندین ایستگاه نزدیک زیستگاههای سمندر دارد. بنابراین چندین ایستگاه قطار در منطقه برای ما نقطه عطفی شدند که بتوانیم استراتژی طرح و گروههای هدف را تعریف کنیم.
پرتو: با توجه به این استراتژی، گروههای هدف چه کسانی میشدند؟
ب.ص.م: هدف اول مهار قاچاق از طریق آگاهسازی گروههای درگیر بود. بنابراین، در گام اول باید روی افرادی که به نوعی با صید و یا خرید و فروش سمندر در ارتباط مستقیم بودند، تمرکز میکردیم. پس از شناخت وضعیتِ زیستگاهها، این گروه را محیطبانان و مامورین راهآهن و پلیس قطار، کارکنان ایستگاه قطار و پلیس مستقر در ایستگاه قطار (یعنی افرادی که به نوعی با قطار، ایستگاه قطار و سمندر در ارتباط بودند) تعریف کردیم. ایستگاه قطار اندیمشک هم اولین پایگاه ما شد. بنابراین ما اولین کارگاههای خود را به همراه محیطبانها در ایستگاه قطار برگزار کردیم. تمام مامورین قطار، پلیس مستقر در راه آهن و پلیس قطار در کارگاه شرکت کردند.
البته کارگاههای اختصاصی برای محیطبانها هم بهطور جداگانه برگزار کردیم و روی این که حیات وحش و تنوع زیستی دقیقاْ چیست و چرا خزندگان و دوزیستان منطقه اهمیت دارند توضیح دادیم و سپس روی آگاهسازی درباره سمندر کار کردیم تا آنها دقیقاْ از اهمیت سمندر بااطلاع باشند. این کارگاهها دستاوردهای مستقیم و مهمی داشتند. مثلاْ پس از برگزاری کارگاهها چندین زیستگاه دیگر نیز توسط محیطبانها کشف شد. نقش محیطبان در چنین طرحهایی بسیار کلیدی است و آگاهسازی، آنها را دلسوزتر و فعالتر میکند.
ادامه گفتگو را در اینجا بخوانید.
تهیه و تدوین: مدرسه پرتو
منبع عکس: خبرنامه موسسه حیات وحش میراث پارسیان