درستی‌سنجی (فکت‌چکینگ) چیست و چطور در برابر اطلاعات جعلی از جامعه محافظت می‌کند؟

کثرت اطلاعات ساختگی یا جعلی (فیک نیوز) و دیس اینفورمیشن و سرعت بالای انتشار و پخش آن، متاثر از توسعه و فراگیر شدن شبکه‌های اجتماعی است. همین واقعیت، درستی‌سنجی یا فکت‌چکینگ را امری حیاتی در حفاظت از جامعه در برابر پروپاگاندا، دیس اینفورمیشن و فیک‌نیوز کرده است. از این رو، در سال‌های اخیر، بسیاری از رسانه‌ها، فکت چکینگ را به برنامه کاری خود افزوده و موسسات متعددی با هدف درستی‌سنجی اطلاعات و ادعاهای مطرح به وجود آمد‌ه‌اند. درستی‌سنجی یا فکت چکینگ فرایند تایید یا رد اطلاعات از طریق بررسی و تطبیق داده‌ها و اسناد معتبر با ادعاهای مطرح شده است. با درستی‌سنجی از گمراه شدن مخاطبان اخبار جعلی، دیس‌اینفورمیشن و میس‌اینفورمیشن پیشگیری می‌شود. در واقع فکت چکینگ کمک می‌کند تا جامعه را در برابر اقدامات و اظهارات گمراه کننده (Misleading) محافظت کرد. 

اعتبار یک ادعا چگونه سنجیده می‌‌شود؟

اطلاعات زمانی قابل استناد است که با داده‌های معتبر حمایت شود؛ منبع اطلاعات معتبر باشد یا منابع معتبر آن ادعا را تایید کرده باشند. مثلا خبری دریافت می‌کنیم که در طول یک سال گذشته ۶۰ درصد ازدواج‌ها به طلاق منجر شده است. طبیعتا این خبر زمانی معتبر شناخته می‌شود که آمار منتشره توسط سازمان ثبت احوال، به عنوان مرجع معتبر ثبت و ضبط موارد ازدواج و طلاق، صحت آن را تایید کرده باشد.

گاهی ادعاها قابل درستی‌سنجی توسط منابع معتبر نیست. مثلا فردی ادعا کرده که سربازی اجباری منجر به افسردگی جوانان می‌شود. یا سازمانی با استناد به یک نظرسنجی اعلام می‌کند که جوانان در دوره سربازی دچار افسردگی می‌شوند. احتمالا نتوان در هیچ سازمان اطلاعاتی، داده‌هایی یافت که این ادعا را تایید یا رد کرده باشد، در چنین حالتی مصاحبه با متخصصان می‌تواند بهترین راه برای درستی‌سنجی چنین ادعایی باشد. یک متخصص افکارسنجی می‌تواند اعتبار نظرسنجی انجام شده را بررسی و نتایج حاصله را قابل اعتماد بداند یا رد کند.  

برای درستی‌سنجی یک ادعا باید:

  • به منابع رسمی همچون سازمان‌های آماری ملی و بین‌المللی مراجعه کرد؛
  • به منابع رسانه‌ای، نه به عنوان فکت معتبر، بلکه به عنوان راهنمای کشف حقیقت مراجعه کرد؛
  • به منابع کمکی همچون داده‌های مراکز پژوهشی و دانشگاهی و کتب منتشره مراجعه کرد؛
  • به متخصصان مراجعه کرد؛

وقتی منابع رسمی صحت یک ادعا را رد یا تایید کنند، طبیعتا نیازی به بقیه منابع وجود ندارد، ولی وقتی منابع رسمی اطلاعات موجود را تایید یا رد نمی‌کنند، سایر منابع می‌توانند در کنار هم تصویری از حقیقت ارایه کنند.

برای درستی‌سنجی/فکت‌چکینگ، چه مهارت‌ها و ابزارهایی وجود دارد؟

۱- وب سایت‌های فکت‌چکینگ

قرار نیست مخاطبان، در نقش فکت‌چکر، نسبت به درستی‌سنجی ادعاها اقدام کنند، چرا‌که ممکن است وقت، حوصله یا مهارت این کار را نداشته باشند. پس مهمترین ابزار در اختیار، وب‌سایت‌هایی است که به طور حرفه‌ای نسبت به درستی‌سنجی ادعاها اقدام می‌کنند. 

از جمله معتبرترین وب‌سایت‌های انگلیسی زبان است که کارشان فکت‌چکینگ است. در زبان فارسی و مختص اطلاعات ایران، نیز وب‌سایت‌ها یا رسانه‌هایی وجود دارند که کار فکت‌چک انجام می‌دهند مثل:

این وب سایت‌ها در طول سال‌های گذشته، صحت بسیاری از ادعاها را ارزیابی کرده و با مراجعه به آرشیو آنها می‌توان نسبت به صحت اطلاعات اطمینان حاصل کرد ولی اگر دنبال سوژه‌ای هستید که آنها پیشتر به آن نپرداخته‌اند می‌توان از آنها خواست تا نسبت به درستی‌سنجی آن اقدام کنند و معمولا این کار را انجام می‌دهند.

۲- دیتاسنترها یا مراکز آماری

دیتاسنترها یا مراکز آماری، مهمترین ابزاری است که فکت‌چکرها از آن داده‌های آن برای درستی‌سنجی ادعاها استفاده می‌کنند. اما استفاده از داده های این مراکز نیاز به مهارت جستجوگری یا Investigative وجود دارد، یعنی مخاطب برای اینکه خود مستقیم به مراکز آماری مراجعه کند باید ابتدا مهارت جستجوگری را در خود ارتقاء داده باشد.

آیا اطلاعات نیاز به درستی‌سنجی دارد؟ اگر به اطلاعاتی برخوردید که احساس کردید نیاز به درستی‌سنجی دارد، باید چند مرحله را طی کنید:

  • جستجوی منابع؛ چه کسی اطلاعات را منتشر کرده؟ منبع اطلاعات چقدر معتبر و قابل اعتماد است؟
  • تطابق ادعا با داده‌های موجود در منابع آماری؛ آیا منابع آماری ملی و بین‌المللی صحت ادعا را تایید می‌کند؟
  • ردیابی اطلاعات؛ منبع اصلی منتشر کننده ادعا، چه اطلاعاتی منتشر کرده؟ آیا این اطلاعات در بازگویی یا بازنشر تغییر کرده است؟

در واقع با آموختن و تقویت مهارت جستجوگری و شناخت مراکز آماری ملی و بین‌المللی و قدرت تطابق اطلاعات در منابع مختلف، می‌توان یک ادعا را فکت‌چک کرد و نسبت به تایید یا رد آن اطمینان حاصل کرد.

۳- استفاده از متدولوژی SIFT 

یکی از دلایلی که این روزها انتشار و پخش فیک نیوز سرعت پیدا کرده، به اشتراک گذاشتن آن توسط کاربران شبکه‌های اجتماعی است. کاربرانی است که قبل از خواندن و تامل در مورد صحت اطلاعات، آن را با دیگران به اشتراک می‌گذارند. متدولوژی SIFT،‌ در واقع مدلی است برای تغییر این وضعیت.

متدولوژی SIFT از چهار کلمه Stop، Investigation, Find better coverage, Trace claim تشکیل شده که چهار گام سریع در واکنش به ادعاها را توصیه می‌کند:

متدولوژی SIFT به کاربران توصیه می‌کند که قبل از به اشتراک گذاشتن اطلاعات، توقف کنند،‌ روی محتوا تامل کنند و با نگاه انتقادی به اطلاعات بنگرند. سپس با جستجو در مراکز آماری و سایر منابع، اطلاعات تکمیلی را پیدا کنند. گاهی ممکن است حتی یک ویدئو یا یک مقاله به خودی خود برای کاربری اهمیت نداشته باشد ولی ادعای طرح شده در آن مهم باشد، در این حالت مهم این است که کاربر بتواند آن ادعا را در سایر منابع پیدا کند، تا نسبت به درستی یا نادرستی آن آگاه شود. و در آخر Trace claim یا ردیابی اطلاعات این امکان را به کاربران می‌دهد که ببینند یک اطلاعات در مرحله انتقال دچار چه تغییراتی شده است. ممکن است رسانه‌ای یک عکس واقعی را با شرحی نادرست منتشر کرده، ممکن است یک رسانه از یک فکت واقعی، نتایج غیرواقعی گرفته و آن را ترویج می‌کند. مجموع این بررسی‌ها کمک می‌کند که کاربران با دیس‌اینفورمیشن و فیک‌نیوز مقابله کنند و سرعت انتشار و پخش اطلاعات جعلی را کند کنند.

۴- قدرت تشخیص تعصب در اخبار

یکی از اصول روزنامه‌نگاری کنار گذاشتن تعصب در هنگام کار رسانه‌ای است. ولی واقعیت این است که بسیاری از اخبار، عاری از تعصب نیست و ردی از تعصب را در اخبار، تحلیل‌ها و حتی در عکس‌ها می‌توان دید. بسیاری از انسانها به نگرشی خاص تعصب دارند، یکی چپ‌گرا، دیگری راست گرا است، یکی رادیکال، دیگری اسلام هراس، یکی مارکسیست دیگری کاپیتالیست، یکی قائل به تسلط علم بر همه چرخه عالم و دیگری ممکن است طرفدار تئوری‌توطئه باشد. داشتن قدرت تشخیص تعصب در اخبار و اطلاعاتی که دریافت می‌کنیم کمک بزرگی در درستی سنجی یک ادعا است. وقتی بدانیم نویسنده یا رسانه منتشر کنند به کدام دیدگاه فکری تعصب دارد، ساده‌تر می‌توان رد اطلاعاتی که ارائه می‌کند را گرفت و درک کرد که چقدر اخبار و تحلیلی که منتشر می‌کند، متاثر از تعصبی است که دارد. 

حتی تصاویری که یک عکاس می‌گیرد می‌تواند متاثر از تعصب عکاس باشد. زاویه دوربین می‌تواند پیام خاصی را به مخاطب منتقل کند،‌ یا در انتخاب لحظه عکاسی، لبخند یا اخم می‌تواند معانی متفاوتی را در زمان متفاوت به محتوا ببخشد. 

سوال‌های راهنما در تشخیص فیک‌نیوز و دیس‌اینفورمیشن

فکت چکینگ مرحله بعد از داشتن نگاه انتقادی است. یعنی پیش از پذیرش یک ادعا، اجازه دهیم ذهن درگیر پرسش‌هایی شود که صحت اطلاعات را دچار تردید می‌سازد. در واقع فکت چکینگ پیگیری پرسش‌هایی است که از ذهن نقاد بیرون می‌آید. این پرسش‌ها مقدمه‌ای است برای درستی‌سنجی اطلاعات و ادعاهایی است که منتشر می‌شود:

  • نویسنده کیست؟ چه خط  فکری‌ای را دنبال می‌کند و چه سابقه‌ای دارد؟
  • منبع اطلاعات کیست؟ چقدر معتبر است و آیا سایر منابع، اطلاعات منتشره را تایید می‌کنند؟
  • آیا تیتر با محتوای مطلب تطابق دارد؟
  • آیا ادعاها با اسناد و مدارک معتبر حمایت می‌شود؟
  • آیا محتوا توسط جریان رسانه‌ای احزاب و گروهها تولید شده است؟
  • آیا اطلاعات دارای انسجام تحلیلی، تاریخی و جغرافیایی است؟
  • سایت منتشر کننده ظاهری حرفه‌ای و پرمخاطب دارد؟
  • آیا رسانه‌های پرمخاطب نیز اطلاعات مورد نظر را منتشر کرده‌اند؟
  • آیا در بخش «درباره ما» وب سایت، ردی از تعصب وجود دارد؟
  • آیا نویسنده خبر و تحلیل را با هم مخلوط کرده است؟
  • آیا مطلب منتشره تلاشی برای جا انداختن ایده‌ای متعصبانه دارد؟
  • آیا تیتر مطلب، فانتزی انتخاب شده است؟
  • آیا مطلب غلط املایی و نگارشی دارد؟
  • آیا مطلب، مخاطب را به منبع اصلی ارجاع می‌دهد؟

نگاه انتقادی داشتن یعنی اینکه اصل بر درست نبودن اطلاعات و تردید نسبت به دقت در انتقال مطلب است. مخاطبی که نگاه انتقادی دارد می‌تواند با طرح این پرسش‌ها به دنبال واقعیت حرکت کند. گاهی برای اطمینان از درستی اطلاعات باید به وب سایت‌های فکت چکینگ مراجعه کرد و گاهی مخاطب ترجیح می‌دهد با اتکا به دانش و مهارت و ابزارهایی که در اختیار دارد، خود درستی یک ادعا را بسنجد، مهم این است که نسبت به درستی اطلاعات بی‌تفاوت نبوده و هیچ مطلبی را پیش از اطمینان از درستی، با دیگران به اشتراک نگذاریم.  

تهیه و تدوین: مدرسه پرتو

منابع: