بی‌کفایتی مدیران دولتی چگونه باعث فساد اداری می‌شود؟

گذار از نظامی ناکارآمد به نظامی جدید و یا  فرآیند انتخابات، نباید به روی کار آمدن افراد بی‌کفایت و نالایق منجر شود. چرا‌که بی‌کفایتی عامل اصلی بروز فساد در نظام سیاسی- اداری است. از این حیث یادآوری مساله کارآمدی سیستم و شایستگی مقام‌ها و مدیران به شهروندان، می‌تواند گامی موثر در مبارزه با فساد تلقی شود.

رابطه فساد و بی‌کفایتی؛ 

در سال ۲۰۱۴ شهردار شهر Flint در ایالت میشیگان آمریکا تصمیم گرفت برای صرفه‌جویی و حفظ منابع آبی، آب آشامیدنی مردم شهر را به جای دریاچه هورون از رودخانه فلینت تامین کند، غافل از اینکه آب این رودخانه آلوده به سرب ناشی از  قدیمی بودن لوله‌های شهر بود که به این رودخانه متصل‌اند. نگرانی‌های مردم نیز در تصمیم مسئولان شهری تاثیرگذار نبود و آنها به جای برخورد کارشناسانه و تست   آب این رودخانه، به دروغ به مردم اطمینان دادند که این آب سالم است. بی‌کفایتی مسئولان شهر فلینت و عدم  درک احتمال آلوده بودن آب این رودخانه و همچنین کم توجهی به هشدارهای کارشناسان، سبب شد بسیاری از کودکان این شهر به مسمومیت ناشی از نوشیدن آب سرب‌دار مبتلا شوند. بعدتر مشخص شد که مسئولان شهر گزارش‌ها را عامدانه جعل کرده‌اند تا خطرات موجود را کم اهمیت جلوه دهند. آنچه در این بحران سبب بروز فساد در مدیریت شهری شد، ناکارآمدی مسئولانی بود که نه درکی از مساله سلامت و بهداشت عمومی داشتند و نه قادر به حفظ منابع آبی از طریق جایگزین‌های علمی و مطمئن بودند و نه در تصمیم‌گیری و اجرا به اصل شفافیت وفادار بودند. 

برخی تحقیقات نشان داده که فساد محصول ناکارآمدی و بی‌کفایتی مدیرانی است که بدون شایستگی مسئولیت پذیرفته‌اند و گاهی فساد عاملی جز بی‌کفایتی ندارد.

چگونه بی‌کفایتی مدیران فساد‌ را افزایش می‌دهد؟

بی‌کفایتی اغلب به دلیل عوامل مختلفی از جمله عدم  نظارت بر زیردستان، انتخاب مشاوران فاقد صلاحیت  و ناتوانی در کشف دریچه‌های فسادزا، فساد را ممکن می‌سازد.در انتخابات معمول است که  مردم به دلیل اعتراض نسبت به عملکرد چهره‌های شناخته شده و نارضایتی از وضع موجود،‌ به کاندیداهای کمتر شناخته شده و یا کم تجربه روی آورند، به امید آنکه آنها بتوانند نگاهی نو، انگیزه‌ای تازه و عزمی راسخ وارد سیستم اداری کشور کنند. اما همیشه این خطر وجود دارد که چنین نگاهی سبب شود تا سکان اداره کشور به دست افرادی بیفتد که سابقه کار اجرایی در دولت و صلاحیت کافی نداشته باشند. از این رو دانستن رابطه ناکارآمدی و بی‌کفایتی با فساد، در انتخاب افراد جدید موثر است. ضمن اینکه در جریان گذار از نظامی ناکارآمد به نظامی جدید نیز این اتفاق می‌تواند رخ دهد. لذا اعتراض به وضع موجود و نظام مستقر، نباید به روی کار آمدن افرادی منجر شود که از شایستگی اداره کشور برخوردار نیستند. بی‌‌کفایتی تنها بر افزایش فساد تاثیر ندارد بلکه خود می‌ تواند عامل اصلی فساد باشد. یعنی برای پیشگیری از بروز فساد باید کار را به افراد شایسته و کاردان سپرد. از این رو نگاهی داریم به چگونگی ایجاد یا افزایش فساد در نظام اداری و سیاسی کشور در پی بی‌کفایتی مدیران و کارکنان دولتی:

۱- بی‌کفایتی می‌تواند ناشی از نداشتن دانش و مهارت لازم باشد. دانش و مهارت پایه و مبنای کارآمدی است. برای مثال وقتی مقامی دولتی قادر به درک اهمیت پایبندی به روش‌های اصولی واگذاری قراردادهای دولتی نباشد، بیشتر در معرض پذیرش رشوه از پیمانکاران قرار دارد.

۲- بی‌کفایتی می تواند خود را در ناتوانی در نظارت بر زیردستان نشان دهد. برای مثال وقتی مقامی بر اصول حسابداری و حسابرسی آگاهی ندارد، خیلی طبیعی است که متوجه اختلافات در سوابق مالی و انحراف بودجه نشود و یا نداند کار ذیحساب دقیقا چیست و چگونه می تواند سلامت نظام مالی را مخدوش کند. بنابراین ضعف نظارت به عنوان محصول بی‌کفایتی می‌تواند منبع بسیاری از فسادها در نظام اداری-سیاسی باشد.

۳- بی کفایتی می‌تواند باعث نادیده گرفتن مسئولیت‌پذیری زیردستان و مدیران میانی شود. وقتی رهبری سیاسی از صلاحیت لازم برخوردار نباشد، نه خود مسئولیت‌پذیر می‌شود و نه به مسئولیت‌پذیری زیردستان اهمیت می‌دهد و طبیعی است که در فقدان مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی، کشف و شناسایی تخلفات دشوار می٬شوند و وقتی تخلفی شناسایی نشود،‌ برخوردی هم با متخلف صورت نمی‌گیرد.

۴- رهبران نالایق قادر نخواهند بود شفافیت لازم در فرآیندهای تصمیم‌گیری و اجرا که لازمه پیشگیری از فساد است را ایجاد کنند. بدون شفافیت، فرآیند امور از مرحله تصمیم‌گیری تا اجرا می‌تواند فسادزا باشد.

۵-  فقدان آموزش و نظارت. وقتی مدیران و کارکنان برای ماموریتی آموزش ندیده باشند، ممکن است تصمیماتی اتخاذ کنند که فسادزا باشد مثل زمانی که مدیران و کارکنان آموزش ندیده‌اند که اطلاعات باید آزاد و عادلانه در اختیار عموم قرار گیرد، نه به عنوان رانت در اختیار افرادی خاص.

۶- بی‌کفایتی در طراحی هوشمندانه سیستم‌ها و رویه‌های اجرایی می‌تواند دریچه‌هایی را برای فساد باز بگذارد. مثل وقتی که مدیران قادر به ایجاد سیستم نظارت و بازرسی موثر بر انعقاد قراردادها نیستند. وقتی قرارداد در اتاق شیشه‌ای منعقد نشود، بروز فساد در آن طبیعی‌ترین اتفاقی است که ممکن است رخ دهد.

۷- ناتوانی در جذب منابع مورد نیاز می‌تواند مقدمه‌ای بر فساد باشد، مثل رئیس پلیسی که برای انجام وظایف قادر به تامین منابع مالی پرسنل نیست و مجبور است چشم خود را روی رشوه‌های غیرقانونی پرسنل ببندد.

۸- بی‌کفایتی می‌تواند ناشی از دخالت‌های سیاسی در استخدام و ارتقای مقام باشد. مدیرانی که نه بر اساس شایستگی بلکه با رانت سیاسی به قدرت می‌رسند، در برابر تقاضاهای غیرقانونی نیز مجبور به تمکین خواهند بود و این چرخه فسادزا هیچ وقت از حرکت نمی‌ایستاد.

بنابراین مهم است که بدانیم برای جلوگیری از فساد، شایستگی و صلاحیت سیاست‌گذاران و مدیران اجرایی و برخورداری نظام از سیستمی هوشمند، کارآمد، شفاف و پاسخگو شرط لازم است. بدون شایسته‌سالاری و بدون هوشمندسازی نظام تصمیم‌گیری و مدیریت اجرایی، مبارزه با فساد فرجامی جز شکست نخواهد داشت.

تهیه و تدوین: مدرسه پرتو

منبع ۱
منبع ۲