کودکان سزاوار کودکی کردن‌‌ هستند

بیستم نوامبر (۳۰ آبان ماه) هر ساله به عنوان «روز جهانی کودک» توسط سازمان ملل جشن گرفته می‌شود. این روز در سال ۱۹۵۴ و با هدف افزایش آگاهی درباره کودکان و رفاهشان پایه‌گذاری شده است و روز مهمی برای کودکان جهان محسوب می‌شود.

 کودکان آینده کره زمین هستند و سزاوار کودکی کردن‌اند اما متاسفانه بسیاری از کودکان در سراسر دنیا از ساده‌ترین حقوق خود محرومند. در اقصی نقاط جهان، کودکانی هستند که  این فرصت را که بازی کنند، درس بخوانند و به مدرسه بروند ندارند. کار اجباری و ازدواج حق کودکی را از بسیاری از کودکان جهان گرفته است.  طبق آمار سال ۲۰۱۳ سازمان بین المللی کار، حدود ۲۶۵ میلیون کودک کار در دنیا وجود دارد. این رقم تقریبا ۱۷ درصد از جمعیت کودکان جهان است. از جمعیت جهان امروز، تقریبا ۶۵۰ میلیون زن در کودکی ازدواج کرده‌اند و هر سال ۱۲ میلیون دختر زیر ۱۸ سال ازدواج می‌کنند. از عمده‌ترین دلایل ازدواج کودکان فقر است و البته عوامل فرهنگی و باورهای غلط نیز به این مشکل دامن می‌زند. به مناسبت روز جهانی کودک، در این یادداشت داستان «ماری»، کودکی که از کار و ازدواج اجباری گریخته است را می‌خوانیم تا یادمان نرود که هنوز در قرن بیست و یکم حقوق کودکان به طور سیستماتیک نقض می‌شود. کودکان ما نباید فرار کنند، بلکه باید با برخورداری از امنیت از لحظه لحظه زندگی لذت ببرند.

ماری امروز ۱۶ سال دارد و در مدرسه مورپوس در اوگاندا درس می‌خواند. مدرسه مورپوس بخشی از سازمان چشم‌انداز جهان در حمایت از کودک است که در غرب اوگاندا فعالیت دارد. ماری می‌گوید که این مدرسه به زندگی او امید دوباره بخشیده است.

ماری در ۶ سالگی مدرسه را شروع کرد، اما به دلیل فقر مطلق خانواده‌اش، او و برادرش مجبور به ترک تحصیل شدند تا به جای مدرسه رفتن در معادن طلا کار کنند. ماری تنها ۱۰ سال داشت وقتی کار سخت در معدن را شروع کرد و زمانی که تنها ۱۳ سال داشت متوجه شد که پدرش با ازدواج او با یک مرد مسن در ازای دادن مهریه (دریافت پول) موافقت کرده است تا خانواده را از فقر نجات دهد. طبق رسوم دهکده‌شان، ماری باید پیش از ازدواج ختنه می‌شد. ختنه زنان نه تنها امری بی‌رحمانه بلکه غیربهداشتی و عامل عفونت است. ماری که می‌خواست درس خود را ادامه دهد و به شدت از ختنه و ازدواج وحشت داشت، با التماس پدرش را راضی کرد که ازدواج را منتفی کند و پدرش در ظاهر با او موافقت کرد، اما یک روز که ماری برای برداشت آب به چشمه رفته بود توسط چندین مرد ربوده شد و به اجبار به عقد مردی که چندین برابر او سن داشت درآمد. بعدها معلوم شد که پدر و مادر ماری مهریه را پذیرفته بودند و چاره‌ای جز تسلیم دخترشان نداشتند.

ماری می‌گوید که شبی که او را به خانه آن مرد بردند و مجبور به ازدواج کردند سخت‌ترین لحظه زندگیش بوده است.  پس از ازدواج، ماری و عده‌ای از زنان دهکده هر روز برای آب آوردن به سر یکی از چاه‌های روستا می‌رفتند. آوردن آب یکی از وظایف ماری به عنوان زن خانواده بود. یک روز که ماری و عده‌ای از زنان روستا به سر چاه رفتند، ماری وانمود کرد که هنوز کار خود را تمام نکرده است، تا بقیه زنان که کارشان تمام شده بود از او فاصله بگیرند. سپس با تمام قوا شروع به دویدن کرد و حتی برنگشت تا به پشت خود نگاه کند.  فقط تا می‌توانست هرچه سریع‌تر دوید تا از دهکده دور شود. ماری بالاخره از چنگ این ازدواج اجباری فرار کرد و توانست مدرسه مورپوس را پیدا کند. این مدرسه از او حمایت کرده و به او اجازه ادامه تحصیل می‌دهد. او که امروز ۱۶ سال دارد، در کنار درس خواندن به ترویج‌گری علیه ختنه زنان و ازدواج کودکان می‌پردازد. او مصمم است تا درس بخواند و آینده خود را بسازد و دانش‌آموز ممتاز کلاس است. ماری از این که توانسته از چنگ ازدواج اجباری در کودکی بگریزد از خدا سپاس‌گزار است و دیگر از او نمی‌پرسد که چرا اجازه داده است این همه درد به او تحمیل شود. ماری امروز از خداوند برای حمایت از او تشکر می‌کند. او بار دیگر به آینده امید دارد…

سازمان یونیسف هرگونه ازدواج زیر ۱۸ سال را نقض حقوق بشر و یکی از نشانه های خشونت جنسی شناخته است.  ایران  نیز به عنوان کشوری که به صورت مشروط کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل را پذیرفته، فعالیت‌هایی را جهت  پیشگیری از کودک همسری یا ازدواج کودکان انجام داده است. معضل ازدواج کودکان فقط شامل دختران نمی‌شود و در مورد پسران نیز صادق است اما آمار کودکان دختر در معرض کودک همسری بیشتر است.

ازدواج کودکان در قانون مدنی ایران

ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی که در ۲۷ آذر ۱۳۷۹ اصلاح شده، تنها ماده قانونی است که در آن به سن ازدواج اشاره شده است، اما این ماده قانونی هیچ محدودیت یا تعریف دقیقی برای ازدواج کودکان ارائه نمی‌کند:«عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن ۱۵ سال تمام شمسی منوط است به اذن ولی به شرط مصلحت با تشخیص دادگاه صالح.» (در قوانین ایران تنها گفته شده ازدواج دختران پیش از سن ۱۳ سال نیاز به اذن ولی و تایید و تشخیص دادگاه دارد. در واقع هیچ مبنای قانونی برای تعریف ازدواج کودکان وجود ندارد.)

علیرغم وجود چنین  ماده‌ای، کودک همسری به عنوان یک آسیب اجتماعی به شکل نسبتا گسترده در ایران اتفاق می‌افتد. فعالان اجتماعی و مدافعان حقوق کودک تلاش‌های زیادی برای گزارش دادن و توقف آن انجام می‌دهند که در مواردی این تلاش‌ها با موفقیت همراه است مانند مثل توقف ازدواج کودک ۱۰ ساله در سیرجان.

با پیگیری فعالان اجتماعی شهر سیرجان و با دخالت فرمانداری و دادستانی سیرجان، ازدواج دختر ۱۰ ساله با پسر ۲۳ ساله متوقف شد.

به گزارش نشریه محلی کرمان نو فرماندار سیرجان در این باره گفته بود: طی پیگیری های انجام شده، مشخص شد که موضوع ازدواج دختر ۱۰ ساله فقط در مرحله آزمایش بوده است و به تشکیل پرونده نرسیده بوده. شخصا با سردفتر این دفترخانه ثبت ازدواج صحبت کردم و قرار شد هیچ اقدام دیگری انجام نشود و این برگه هم از دختر و پسر گرفته می‌شود، دادستانی هم ورود کرد و موضوع ازدواج این دو نفر به طور کل منتفی شد.

استان‌های خراسان‌رضوی، آذربایجان‌شرقی، خوزستان، سیستان‌و بلوچستان، آذربایجان‌غربی، اصفهان و هرمزگان استان‌هایی‌ هستند که بیشترین ازدواج‌های زودهنگام در آنها اتفاق می‌افتد.

نمونه‌های بیشتر از توقف ازدواج زودهنگام را اینجا ببینید.

تهیه و تدوین: مدرسه پرتو

منبع