اخبار جعلی (دیس‌اینفورمیشن) چگونه می‌توانند مسیر جنبش‌های مدنی را تغییر دهند؟

شبکه‌های اجتماعی امروزه ابزار مهمی برای جنبش‌های مدنی هستند. فعالان جنبش‌های مدنی این روزها برای ترویج دیدگاه‌ها و اندیشه‌ها، پیشبرد تغییرات اجتماعی، انتشار اطلاعات، بسیج توده‌ها و شبکه‌سازی، از شبکه‌های اجتماعی بهره می‌جویند. با وجود این، جنبش‌های اجتماعی از تهدیدی بزرگ به نام «دیس اینفورمیشن» و «فیک نیوز» یا «اخبار جعلی» در امان نیستند. تهدیدی که می‌تواند مسیر جنبش‌ها را به کلی تغییر دهد. 

این اتفاق چگونه می‌تواند رخ دهد؟

هر کاربر شبکه‌های اجتماعی می‌تواند تولید کننده و ناشر «دیس اینفورمیشن» باشد. فرقی نمی‌کند که حساب کاربری متعلق به مقامی رسمی و حکومتی یا به نهادی حکومتی یا شرکتی اقتصادی وابسته باشد یا یک جریان سیاسی یا حتی یک فرد را نمایندگی کند. پس هر کاربر می‌تواند یک موتور تولید دیس اینفورمیشن باشد.

براساس تعریف اتحادیه اروپا، اطلاعات وقتی:

  • نادرست باشد؛
  • دست کاری شده باشد؛
  • با استفاده از تکنیک‌های متقاعد‌سازی غیراخلاقی تولید شده باشد؛
  • عامدانه و با هدف ایجاد ناامنی، تخریب انسجام اجتماعی، برانگیختن خصومت، و یا برهم زدن فرایندهای دموکراتیک تولید شده باشد؛

مصداق اخبار جعلی است. 

حال پرسش این است که دیس‌اینفورمیشن چگونه مسیر جنبش‌های اجتماعی را تغییر می‌دهد؟

اخبار جعلی از آنجا که باور، عقیده، رفتار و عمل فردی و جمعی مخاطبان را نشانه می‌رود، می‌تواند مسیر جنبش‌های اجتماعی را به کل تغییر دهد. کارکرد دیس اینفورمیشن برای مقابله با جنبش‌های مدنی و تغییر مسیر آن‌ها، به این شرح قابل ارزیابی است: 

اول: کنترل و جهت دادن (کانالیزه کردن) اطلاعات

سرکوب اطلاعات توسط حکومت‌ها گاهی از طریق سانسور، فیلترینگ و قطع اینترنت و گاهی از طریق کنترل و جهت دادن  اطلاعات صورت می‌گیرد. دیس‌اینفورمیشن روشی است برای جهت دادن به  اطلاعات و هدف آن مختل کردن بسیج نیروها از طریق شبکه‌های اجتماعی است. یعنی دستگاه حاکم می‌کوشد از یک سو جلوی انتشار یک سری اطلاعات را سد کند و از سوی دیگر با نشر و تزریق اطلاعات جعلی یا نادرست به جامعه، مانع بسیج نیروها توسط فعالان مدنی شود. کانالیزه کردن اطلاعات تاثیری فراتر از پروپاگاندا دارد. در پروپاگاندا حکومت می‌کوشد از طریق انتشار اطلاعات درست و نادرست، بر باور ما تاثیر بگذارد، ولی جهت دادن به اطلاعات، عمل و رفتار مخاطب را هدف می‌گیرد، به همین دلیل تاثیر منفی بیشتری بر مسیر جنبش دارد.

دستگاه سرکوب همیشه می‌کوشد محیط اطلاعاتی را به گونه‌ای جهت دهد که مسیر جنبش به کلی تغییر کند. تزریق یک دیدگاه خاص، تغییر موضوع جنبش و ایجاد پشتیبانی کاذب از آن موضوع، از جمله اقداماتی است که برای شکل دهی به محیط اطلاعاتی و فضای فکری جامعه انجام می‌شود. 

دو خصیصه مهم تاکتیک جهت دادن به اطلاعات، «پنهان کاری» و «فریب مردم» است. هرچه سرکوبگران بتوانند ظریف‌تر عمل کنند، شانس موفقیت بیشتری دارند، چون مخاطبان کمتر متوجه توسل آنها به این تاکتیک و جعلی بودن اطلاعات منتشره می‌شوند و فریب آنها را می‌خورند. 

دوم: اخبار جعلی (دیس‌اینفورمیشن) به مثابه تاکتیک سرکوب دیجیتالی

افزایش هزینه مبارزه و فعالیت، هدف تعریف شده سرکوب است. واکنش حکومت‌های غیردموکراتیک به اعتراض، همیشه سرکوب بوده است. قبلا سرکوب شامل برخورد فیزیکی با معترضان و جلوگیری از انتقال دانش و اطلاعات بود، اما امروزه حکومت‌ها علاوه بر سرکوب سنتی، فرم دیگری از سرکوب که به آن سرکوب دیجیتال گفته می‌شود را نیز به برنامه‌های خود افزوده‌اند. در سرکوب دیجیتالی، بیان فردی هم مشمول سرکوب می‌شود، به طوری‌که حکومت می‌کوشد از طریق نشر اطلاعات جعلی، تخریب و ترور شخصیت رهبران، امکان گفتگو میان افراد جامعه را نیز سلب و مشاجره را جایگزین گفتگو کند، سیاستی که نتیجه آن در عدم امکان اتحاد و همبستگی نیروها خود را نمایان می‌سازد. در واقع آنها بر تضادهای اجتماعی دست می‌گذارند و آن را پررنگ می‌سازند تا امکان همکاری بین بدنه جنبش مسدود شود.

سوم: تولید اخبار جعلی با هدف افزایش خشونت

به خشونت کشیدن اعتراضات مدنی و توسل جنبش‌های اجتماعی به خشونت، خواست همه حکومت‌های سرکوبگر است، چرا‌که قدرت‌ها در مبارزه خشونت محور، همیشه دست برتر را دارند و برای توسل به خشونت، نیاز به مشروع نشان دادن  اعمال خشونت دارند. یکی از روش‌های مرسوم تولید خشونت در جنبش‌های اجتماعی، نشر اخبار جعلی  است. دیس اینفورمیشن از یک سو با تولید اطلاعات نادرست، بدنه و رهبری جنبش را به خشونت ترغیب می‌کند و از سوی دیگر با استفاده از تصاویر و ویدئوهای جعلی، خشونت را تبلیغ می‌کند. 

دیس اینفورمیشن می‌تواند جامعه را دو قطبی کرده و احتمال اقدامات تروریستی را افزایش دهد و این دقیقا چیزی است که حکومت‌های مستبد برای سرکوب جنبش به آن نیاز دارند.

چهارم: بستن دهان مخالفان با تولید و نشر اخبار جعلی

روش معمول دیگر حکومت‌های سرکوب‌گر در بستن دهان مخالفان، تولید و نشر اخبار جعلی  است. براساس این تاکتیک، حکومت به نقل از مخالفان و معترضان، اطلاعاتی را منتشر می‌کند و سپس با راستی‌آزمایی اطلاعات جعلی که خودساخته، می‌کوشد مخالفان را از اعتبار ساقط، آنها را دشمن مردم معرفی و زمینه برخورد قهری، قضایی و حقوقی علیه آنان را مهیا کند. گاهی نیز با انتشار داستان‌های جعلی،‌ اعتراض جمعی به داستانی خیالی را دامن می‌زند تا بعد با انتشار اخبار درست، مشروعیت جنبش را زیر سوال ببرد.

پنجم: اخبار جعلی  و استراتژی شکل‌دهی به رفتار معترضان

هدف جنبش‌های اجتماعی، ترغیب اعضای جامعه به اقدام علیه یک مشکل قابل ادراک در سطوح فردی، ساختاری، فرهنگی و نهادی است. در واقع فعالان جنبش‌هامی‌کوشند تا با منسجم کردن مردم، آنها را به قدرتی برای تغییرات اجتماعی تبدیل کنند. در سوی مقابل، حکومت‌ها و ساختارهای سخت و نرمش ناپذیر موجود می‌کوشند با تولید و نشر اطلاعات، رفتار بدنه اجتماعی را متناسب با خواست خود شکل دهند. آنها دو هدف مشخص را دنبال می‌کنند: 

  • نپیوستن مردم به جنبش؛
  • ایستادن مردم در برابر فعالان و مروجان جنبش؛

طبیعتا هر جنبشی با توجه به اینکه چقدر فراگیر می‌شود و چه قشری از جامعه را با خود همراه می‌سازد، نتایج متفاوتی نیز حاصل می‌کند. از این حیث، حکومت‌ها و مخالفان جنبش‌ها، می‌کوشند با تولید اطلاعات نادرست و جعلی، مانع از فراگیر شدن جنبش و پیوستن اقشار تاثیرگذار، سلبریتی‌ها، و اینفلوئنسرها به جنبش شوند. 

ششم: کارزار انتشار اخبار جعلی  برای سردرگم کردن مردم

دست‌کاری اطلاعات با هدف سردرگم کردن مردم، تاکتیک معمول حکومت‌های سرکوبگر در مواجه با جنبش‌های اجتماعی است. در این تاکتیک حکومت با انتشار اطلاعات نادرست و جعلی مردم را در درک اهداف جنبش دچار تردید و سردرگمی می‌سازد. ضمن اینکه حکومت با ابزار رسانه‌ای می تواند کارزار رسانه‌ای اخبار جعلی  علیه رهبران جنبش راه‌اندازی و اهداف دموکراتیک، آزادی خواهانه و مدنی آنها را وارونه و منفعت‌جویانه جا بزند.

فکت چک و راستی آزمایی اطلاعات همیشه برای مردم ممکن نیست و بسیاری از مردم مهارت راستی آزمایی ادعاها را ندارند و براساس دانش و باور خود، اطلاعات را درست یا نادرست تشخیص می‌دهند. هدف کارزار انتشار اخبار جعلی، تزریق اطلاعات مبهم، گیج کننده و نادرست به جامعه است تا آنها را نسبت به همراهی با جنبش دچار تردید جدی کند و درک انگیزه‌های واقعی جنبش را برای آنها مبهم سازد.

بنابراین این واقعیت را باید در نظر داشت که حکومت‌های خودکامه برای ایجاد و انتشار اخبار جعلی هزینه‌های زیادی پرداخت می‌کنند، تقویت و توسعه ارتش سایبری برای تولید و نشر دیس اینفورمیشن برای‌ آنها حیاتی است و هر چقدر بتوانند هزینه می‌کنند. چرا‌‌که آنها باور دارند که وقتی دروغی توسط افراد زیادی نشر پیدا کند باور پذیر می‌شود و مردم آن را می‌پذیرند. انتشار اخبار جعلی برای این حکومت‌ها راهی است برای فریب مردم، راضی نگه داشتن آنها، قدرتمند جلوه دادن خود، به انحراف کشاندن مسائل واقعی جامعه، کارآمد نشان دادن خود و پررنگ جلوه دادن نقش دشمن خارجی. از این حیث، مقابله با دیس اینفورمیشن باید توسط فعالان جنبش‌های اجتماعی جدی گرفته شود تا جنبش اجتماعی از مسیر درست خود خارج نشود و به پیروزی دست یابد این مهم مستلزم آن است که:

  • در تولید اطلاعات دقیق عمل شود و از کوچکترین خطا و بی‌دقتی در تولید و نشر اطلاعات پرهیز شود.
  • اخبار جعلی حکومتی به طور مرتب و سیستماتیک از طریق فکت چک و راستی آزمایی دقیق برملا شود.

یعنی بخشی از نیرو و انرژی جنبش باید صرف مقابله با دیس اینفورمیشن حکومتی و افراد نفوذی در جنبش شود تا جنبش از مسیر خود خارج نشود و همراهی بدنه اجتماعی را فراگیر سازد.

تهیه و تدوین: مدرسه پرتو

منابع:

۱- The digital repression of social movements, protest, and activism: A synthetic review

۲- The Danger of Fake News in Inflaming or Suppressing Social Conflict

۳- The impact of disinformation on democratic processes and human rights in the world

۴- Would you notice if fake news changed your behavior?