زنان، نابرابری و کار بی‌ثبات

اشتغال زنان به طور تاریخی و همواره با بی‌ثباتی و ناامنی همراه بوده است؛ چه آن موقع که به شکل غیررسمی در مشاغل خانوادگی در مزارع، دامداری‌ها و تولید کالاهای خانگی کار می‌کردند و چه زمانی که تغییرات اجتماعی در آغاز قرن بیستم باعث شد درصدی از آنها برای کار از خانه خارج شوند. در آن زمان، زنان که عمدتا تحصیلات اندکی داشتند به عنوان کارگر و در پایین‌ترین گروه مشاغل به کار گرفته می‌شدند و عمر اشتغال آنها بیرون از خانه نهایتا تا زمان ازدواج و فرزندآوری بود. در چنین دورانی در مشاغل خانگی و اندک مشاغل بیرون از خانه، رعایت استانداردهای شغلی و قانونی معنایی نداشت. کار زنان بی‌ثبات بود چون ساعت مشخصی نداشت، با دستمزد بسیار کم انجام می‌شد و هر زمان ممکن بود بنا بر خواست کارفرما، خانواده و یا خود شخص به پایان برسد.

در دهه‌های ۳۰ تا ۷۰ میلادی، در کشورهای توسعه یافته تحصیلات زنان بیشتر شد و بر زنان شاغل بیرون از منزل افزوده شد اما بی‌ثبات بودن شغل زنان همچنان ادامه داشت. حقوق زنان همچنان کمتر بود و تمایل کارفرمایان بیشتر بر این بود که زنان را در مشاغل خدماتی مانند منشی‌گری به کار بگیرند.

در سال‌های پایانی قرن بیستم و دو دهه نخست قرن بیست و یک، هرچند در کشورهای توسعه یافته تعداد زنان شاغل در مشاغل رسمی و استاندارد بیشتر شده اما بی‌ثباتی در اشتغال زنان همچنان در این جوامع دیده می‌شود. در کشورهای در حال توسعه، همچنان فضای غالب کار زنان، فضای نامطمئن و غیراستاندارد است. در دوران معاصر، پیشرفت فناوری نیاز به بسیاری از مشاغل را از بین برده و در عوض بر مشاغل خدماتی افزوده شده است که این هم بر بی‌ثباتی کار زنان افزوده است.

کار بی‌ثبات چیست؟

کار نامطمئن و بی‌ثبات Precarious work با مفهوم کار غیررسمی  Informal employment در ارتباط است و هر دوی اینها در مقابل کار استاندارد قرار دارند. مشاغل استخدامی استاندارد شامل کارهای تمام وقت و مستمر است و کارمند/کارگر در محل کارفرما یا تحت نظارت او کار می‌کند. قرارداد این نوع کارها نامحدود، ساعات کار در هفته استاندارد است و در ازای آن مزایای اجتماعی مانند مستمری، مزایای بی‌کاری، بیمه و بازنشستگی وجود دارد. در مقابل، تعریف مشخصی برای کار نامطمئن و بی‌ثبات وجود ندارد و این اصطلاح برای اشاره به کاری استفاده می‌شود که دستمزد آن پایین، شرایط آن نامطمئن، ناامن و موقت است و حمایتی از حقوق کارگر در آن صورت نمی‌گیرد. مشاغل غیررسمی هم مشاغلی هستند که روابط کاری در آنها، در قانون یا در عمل، مشمول قوانین کار، مالیات بر درآمد، حمایت اجتماعی یا مزایای شغلی مانند اطلاع قبلی در صورت اخراج، حقوق پایان کار، بیمه بیکاری، پرداخت سالانه یا حقوق مرخصی بیماری نباشد. به این معنی که کارگران مشارکت‌کننده معمولاً قراردادهای کاری قانونی و کتبی ندارند و استخدام آنها مشمول قانون کار، مقررات تأمین اجتماعی، قراردادهای جمعی و غیره نیست. در مجموع کارهای بی‌ثبات و غیر رسمی، شامل کارهای پاره‌وقت و فصلی، کارهای خانوادگی، کار در خانه و کار خانگی می‌شود (کار خانگی شامل کارهایی است که داخل یک محل سکونت انجام می‌شود و انواع خدمات خانگی مانند ظرفشویی، نظافت، رانندگی برای افراد خانه و مراقبت از آنها را در بر می‌گیرد).

شاغلان این نوع مشاغل را عمدتا زنان، کودکان و سایر گروه‌های اقلیت مثل افراد دارای معلولیت و مهاجران تشکیل می‌دهند. کار بی‌ثبات زنان بر شکاف‌های اقتصادی دامن می‌زند و بر فقر زنان می‌افزاید.

چه چیزی باعث افزایش کار‌های بی‌ثبات زنان شده؟

در دهه‌های اخیر، بخش خدمات بزرگ‌تر شده است. همینطور فن‌آوری اطلاعات ماهیت بسیاری از مشاغل را تغییر داده است. دسترسی بیشتر زنان به اینترنت و امکان اشتغال به شکل مجازی شبیه آنچه در کسب‌و‌کارهای فروش محصولات خانگی در اینترنت انجام می‌شود، تعداد بیشتری از زنان را به ماندن در خانه و استفاده از امکانات اینترنت سوق داده که از یک سو تسهیل‌گر حضور زنان در بازار کار است و از سوی دیگر، ماهیت کار زنان را به کار غیررسمی بدل کرده است. چنین شکلی از اشتغال  باعث حضور بیشتر زنان در محیط خانه می‌شود و انتظار از زنان را برای انجام نقش‌های مراقبتی بیشتر می‌کند. زنان اغلب ساعات زیادی را در نقش‌های مراقبتی و برای انجام کارهای خانگی صرف می‌کنند که برای آنها حقوقی پرداخت نمی‌شود و به عنوان کار هم به رسمیت شناخته نمی‌شوند.

کلیشه‌های جنسیتی هم یکی دیگر از عوامل موثر در کار بی‌ثبات زنان است؛ به این معنی که  کار «زنانه» بر مبنای برساخت‌های جنسیتی و جداسازی جنسیتی در انتخاب شغل و تحصیل تعریف می‌شود. جداسازی جنسیتی، زنان را به انتخاب رشته‌های تحصیلی و مشاغل مرتبط با کارهای مراقبتی و خدماتی تشویق می‌کند. باور به مناسب‌تر بودن زنان برای پذیرش برخی از مشاغل باعث می‌شود که استخدام زنان در مشاغل خاصی نظیر معلمی، پرستاری، کارهای دستی و … بیشتر باشد. سایر بخش‌های تعریف شده برای زنان شامل حوزه‌های آموزش، نظافت، گردشگری و خدمات شخصی هستند. بسیاری از فرصت‌های شغلی در این حوزه‌ها به شکل کار پاره وقت و همراه با محرومیت از مزایای شغلی معمول به زنان تحمیل می‌شود.

با این حال تنها زنان نیستند که تحث تاثیر شرایط بی‌ثبات کار قرار می‌گیرند. افراد متعلق به اقلیت‌های قومی، جوانان، مهاجران، افراد کم‌تجربه و دارای معلولیت هم اغلب مجبور به اشتغال در مشاغل بی‌ثبات و نامطمئن هستند و از این شرایط آسیب می‌بینند.

یک نمونه معاصر: تاثیر ‌کووید ۱۹ بر زنان در کار بی‌ثبات

همه‌گیری کووید ۱۹، تاثیر ملموسی بر کارهای بی‌ثبات گذاشت. در دوران همه‌گیری بیشترین ضربه‌ها به بخش مراقبت، آموزش و گردشگری وارد شد که زنان شاغلان اصلی آن هستند. این بیماری همچنین پیامدهای منفی بر تعادل کار و زندگی و مراقبت گذاشت. سهم زنان از کار بدون مزد به طور قابل توجهی افزایش یافت و زنان مجبور شدند ساعات بیشتر به کار بدون مزد خانگی یا مراقبت از خویشان بیمار و کودکان بپردازند.

یکی از نتایج این وضعیت این بود که زنان بیشتر از مردان شغل اصلی خود را از دست دادند یا مجبور به ترک آن شدند.

نمونه‌های جهانی برای مقابله با کار بی‌ثبات زنان

در طول دهه گذشته، مجموعه‌ای از استانداردها در سطح بین‌المللی و اتحادیه اروپا در نظر گرفته شده است تا با کار پرمخاطره به ویژه در مورد زنان مقابله کند. مثلا دستورالعمل‌های اتحادیه اروپا برای «شفافیت» و شرایط کار قابل پیش‌بینی» و «تعادل بین کار و زندگی برای والدین و مراقبان» به دنبال این هستند که از قراردادهای غیرمعمول و غیرمنصفانه استفاده نشود و زنان و مردان در موقعیت برابرتری قرار بگیرند. قرارداد غیرمعمول و غیرمنصفانه قراردادی است که به دلیل موقعیت ضعیف‌تر یکی از طرفین، خلاف خواست او بر او تحمیل می‌شود و برای طرف قوی‌تر امتیازات ویژه دربردارد و تعادل دو طرف قرارداد را بر هم می‌زند. رعایت استانداردها در تدوین قراردادهای کاری در اتحادیه اروپا الزامی است.

در حال حاضر دو قطعنامه در پارلمان اروپا در مورد شرایط ناپایدار در اشتغال تهیه شده که تاکید آنها بر ناامنی شغلی زنان است و تلاش می‌کنند با به کار بردن مجموعه‌ای از ابتکارات و سیاست‌ها، تعداد افرادی را که در قراردادهای کوتاه مدت به کار گرفته می‌شوند کم کنند و با کلیشه‌های جنسیتی مخل فرصت‌های برابر تحصیلی و شغلی مبارزه کنند.

همزمان، بسیاری از کشورهای جهان کوشیده‌اند که برای کاهش اثرات منفی کار بی‌ثبات بر زنان، اقداماتی را انجام دهند. به عنوان مثال، وضع حداقل دستمزد در خارج کردن زنان از شرایط ناامن شغلی در آلمان و اسپانیا مؤثر بوده است. شفافیت پرداخت دستمزد در آلمان و به رسمیت شناختن دستمزد برابر برای کار برابر در سوئد از نمونه‌های خوب دیگر است. برخی کشورها مانند فرانسه، آلمان، ایتالیا و لهستان هم محدودیت‌هایی برای ساعات غیر معمول و طولانی کار قرار داده‌‌اند و قراردادهای کاری را به شکلی بازبینی کرده‌اند که حقوق کارگران بیشتر رعایت شود. همچنین در ایتالیا اقداماتی برای بهبود وضعیت مرخصی والدین انجام شده که تأثیر مثبتی بر کاهش بی‌ثباتی کار زنان داشته است.

برای تغییر در اشتغال بی‌ثبات زنان چه کارهای دیگری می‌شود کرد؟

برای بهبود وضعیت زنانی که مشاغل بی‌ثبات دارند، علاوه بر ایجاد تغییرات قانونی، تعیین حداقل دستمزد و بازبینی قراردادها و همچنین نظارت بر کارفرمایان می‌توان روش‌های دیگری هم به کار گرفت. شیوه‌هایی مانند دادن گواهی برابری جنسیتی به کارفرمایان اجرا کننده این سیاست‌ها یا اجرای برنامه‌هایی برای کمک به زنان مهاجر برای ورود به بازار کار از جمله این روش‌هاست. به کار گرفتن ابتکاراتی برای آشتی دادن کار و زندگی خانوادگی، و ایجاد کمپین‌هایی برای افزایش مهارت‌های زنان در حوزه فناوری اطلاعات می‌تواند به بهبود شرایط کاری بینجامد. همچنین تلاش برای کاهش تأثیرات باقی‌مانده از دوران همه‌گیری کووید ۱۹نیز می‌تواند بر وضعیت زنانی که همچنان کار بی‌ثبات انجام می‌دهند موثر باشد.

تهیه و تدوین: مدرسه پرتو

منبع ۱، منبع ۲، منبع ۳