جمهوری دموکراتیک تیمور شرقی کشوری است واقع در جنوب شرق آسیا که پایتخت آن شهر دیلی است. تیمور شرقی که بیش از یک میلیون جمعیت دارد، بعد از مدتها که مستعمره پرتقال و اندونزی بود، تازه استقلال یافته است.در اواخر سال ۱۹۹۹، ۷۰ درصد زیرساختهای اقتصادی تیمور شرقی توسط نظامیان اندونزیایی و شبهنظامیان تخریب شد و به دنبال آن نزدیک به ۲۶۰ هزار نفر از مردم تیمور شرقی از این کشور مهاجرت کردند. با به استقلال رسیدن این کشور در سال ۲۰۰۲، سازمان ملل با کمک دیگر سازمانهای بینالمللی شروع به بازسازی زیرساختهای تخریب شده کردند و تنها در عرض چند ماه، نزدیک به ۵۰ هزار نفر از مهاجران به کشور بازگشتند.در چنین شرایطی که کشور در حال بازسازی زیرساخت های اصلی بود و بیکاری و فقر مشکلی تقریبا همگانی محسوب میشد، اطمینان از رعایت و حفظ حقوق افراد دارای معلولیت، کار آسانی نبود. در این مقاله به اختصار به شرح یکی از پروژههای موفقی که در چنین شرایطی برای کمک به تحقق حقوق افراد دارای معلولیت در این کشور شکل گرفت میپردازیم.این پروژه که نامش WASH است و در سال ۲۰۱۰ شروع شد، درواقع یک همکاری چند جانبه برای بهبود کیفیت آب و اوضاع بهداشتی افراد دارای معلولیت در تیمور شرقی بود.هدف این پروژه هفت هفتهای، بهبود کیفیت آب و اوضاع بهداشتی برای افراد دارای معلولیت در مناطق دورافتاده و محروم تیمور شرقی با تاکید بر بندهای مرتبط در کنوانسیون بینالمللی حقوق افراد دارای معلولیت ((CRPD بود.
پیشینه پروژهدر تیمور شرقی پروژههای مشارکتی مانند WASH که نیازهای افراد دارای معلولیت را هم در نظر میگیرند در مراحل اولیه خود هستند. در تیمور شرقی پیماننامه CRPD هنوز امضا و تصویب نشده است اما در سالهای اخیر ترویجگران سعی کردهاند به این موضوع رسیدگی کنند. هنگامی که پروژه WASH فعالیت خود را در تیمور شرقی شروع کرد (سال ۲۰۱۰) در این کشور هیچ تعریف مشخصی برای تشریح افراد دارای معلولیت وجود نداشت و لایحه سیاست ملی معلولیت هنوز در حال نوشته شدن بود. سیاست ملی بهداشت هم که شامل رهنمودهای ملی برای استفاده امن و بهداشتی از منابع آبی میبود همزمان در حال طراحی بود.
هدف پروژهمنظور کردن نیازهای افراد دارای معلولیت در پروژههای مربوط به بهداشت و دسترسی به آب سالم از طریق مشارکتهای چند جانبه
روند و استراتژی پروژههمکاری چند جانبه برای اجرای این پروژه با گفتگو بین دو سازمان فعال در زمینه افراد دارای معلولیت (TLM و BESIK) برای افزایش دسترسی WASH به منابع شروع شد. ایده اولیه این بود که مهندسی که خود دارای معلولیت بود و از صندلی چرخدار استفاده میکرد، برای WASH پرزنتیشنی درباره اهمیت دسترسی برای افراد دارای معلولیت ارایه کند. در همین حین، ایده یک پروژه مشترک بیان شد و همه در مورد آن به توافق رسیدند. این پروژه مشارکتی با این قدمها شروع شد:شروع کار با فعالترین گروه محلی ترویجگری در زمینه افراد دارای معلولیت (که در این مورد گروه برای درمان جذام بود) جمع آوری دادهها درباره دشواریهایی که افراد دارای معلولیت با آن مواجه هستندطراحی راهحلهای پایدار برای رسیدگی به این نیازها و کارگاههای درسی برای همکاران پروژهارایه کارگاههای درسی به همکاران (شرکای پروژه) و طراحی استراتژیک راهحلهاتهیه گزارش درباره شیوههای ادامه مشارکت بین WASH و شرکای پروژهدنبالهگیری تعهدهای شرکا و ذینفعان برای ادامه کار جامع با WASH در تیمور شرقی
دستاوردهای پروژهسیاستگذاری: دستورالعملهایی که شامل قابل دسترس کردن منابع آب و دستشوییهای عمومی میشدند در فوریه ۲۰۱۱ به اجرا گذاشته شدند و این دستورالعملها به طور رسمی جزو سیاستهای بهداشت ملی شدند. بر اساس این قوانین تازه تمامی این منابع آبی و بهداشتی میباید برای افراد دارای معلولیت قابل دسترس باشند.ظرفیتسازی: برگزاری کارگاههای آموزشی توسط یک سازمان افراد دارای معلولیت محلی باعث شد که کارمندان این سازمان بتوانند این مدل توسعه فراگیر که نیازهای همه را در بر میگیرد (Inclusive Development) را به سایرین یاد بدهند.ترویجگری و آگاهسازی: بعد از آموزش، گروهی از کارمندان سازمان افراد دارای معلولیت به چند شهر در استرالیا (کشور همسایه تیمور شرقی) سفر کردند و درباره دشواریهایی که افراد دارای معلولیت در زندگی روزمره خود با آنها مواجه هستند صحبت کردند. در نتیجه این تلاشها، دفترهای محلی سازمان ملل با افزودن رمپ برای افرادا دارای معلولیت قابل دسترس شدند.
ارزیابی دستآوردهای پروژهپروژه با ارتباط مداوم با تمامی سازمانهایی که در اجرای آن دستاندرکار بودند، ارزیابی شد. ارزیابی جامع در ماه می ۲۰۱۲ صورت گرفت.
ملاکهایی که منجر به موفقیت این پروژه شدندبرابری و پرهیز از تبعیض: پروژه برای همه سازمانهای WASH و سازمانهای محلی باز بود.افزایش آگاهی عمومی: این پروژه توسط رادیوی محلی و دفاتر سازمانهای شریک تبلیغ شد.توجه به نقش زنان: کارشناسان به طور فعال در پروژه شرکت میکردند و بر نقش زنان، به خصوص به عنوان پرستاران افراد دارای معلولیت تاکید میکردند.دسترسی: بروشورهای اطلاعاتی برای WASH به نحوی فراگیر تهیه و به زبانهای محلی ترجمه شدند. کارگاههای آموزشی هم در ساختمانهایی برگزار شدند که برای افراد دارای معلولیت قابل دسترس بودند که آنها هم بتوانند از این آموزشها بهرهمند شوند.شرکت همگانی: درگیر کردن ساکنین مناطق روستایی از جمله اهداف اصلی این پروژه بود. در کلاسهایی که در روستاها ارایه میشد ساکنین تشویق میشدند که تجربیات خود را درباره WASH به اشتراک بگذارند.پایداری: ارایه کلاسها و استفاده از منابع محلی برای یافتن و اجرای راهحل مشکلات مختلف، پروژه را پایدار کردند.تکرارشدنی: تهیه گزارشی جامع از پروژه باعث شد که دیگران هم بتوانند از این مدل را برای نیازهای خود استفاده کنند.جوابگویی: افراد دارای معلولیت و سازمانهای محلی تا حد امکان در برنامهریزی و اجرای پروژه دخیل بودند.شراکت: شراکت چند جانبه بین سازمان افراد دارای معلولیت، نهادهای دولتی و بینالمللی و WASH به طور نزدیک و سازنده صورت گرفت.
موانعی که پروژه با آنها مواجه بودمهمترین مانع این بود که سطح پایین سواد، بهخصوص در مناطق روستایی، باعث میشد که برای ساکنین محلی درک ربط حقوق افراد دارای معلولیت با حقوق بشری دشوار باشد.مشکلات لجیستیک مانند کمبود جاده و ابزار دسترسی برای افراد دارای معلولیت موانع دیگری بودند که مشارکت افراد دارای معلولیت را در مناطق دورافتاده دشوار میکردند.
راههایی که میتوانست منجر به اجرای بهتر پروژه شودبا دو برابر کردن طول این پروژه میشد تاکید بیشتری بر جنبه حقوق بشری نیازهای بهداشتی افراد دارای معلولیت کرد و به موانعی که پیشتر ذکر شد رسیدگی نمود.
آموختههای دیگریکی از بزرگترین چالشهای اجرایی، اختلافات فرهنگی بود. تاکید فرهنگ غربی بر استقلال فردی، گاهی بر خلاف فرهنگ محلی است که بیشتر به نقش خانواده اهمیت میدهد. این اختلافات فرهنگی مانع شرکت افراد دارای معلولیت در جامعه نمیشوند اما باید آنها را در طراحی پروژه در نظر داشت.